زن در اسلام!

بحث پیرامون حقوق زن در اسلام!

زن در اسلام!

بحث پیرامون حقوق زن در اسلام!

پیام های مهدوی به زن مسلمان

پدید آورنده : علی اصغر رضوانی

چکیده


امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آن گونه که از قرآن و روایات نبوی و اهل بیت علیهم السلام استفاده می شود دارای اهداف و آرمان های بسیار بلندی است که قرار است در عصر ظهور آنها را در سطح جهان پیاده نماید،آرمان هایی که فقط با امدادهای غیبی و به توسط مردی الهی هم چون او قابل پیاده شدن است. ولی این به آن معنا نیست که در عصر غیبت هیچ مرتبة از آن آرمان ها قابل پیاده شدن نیست، ما می توانیم در سطوح مختلف جامعه و در قشرهای مختلف جلوه هایی از آنها را با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یارانش پیاده کنیم تا زمینه ساز ظهور او گردیم. یک قشر مهم از اقشار جامعه بانوان هستند که می توانند با الگو گرفتن از آرمان های بلند مهدوی، جامعه ای مهدوی در حد خود و در عصر غیبت پیاده کنند، و این با برداشت پیام هایی است که از فرهنگ مهدویت به دست می آید، موضوعی که ما در این مقاله در حدّ وسع و توان مان به آن می پردازیم.


مقدمه

گاهی این سؤال در ذهن انسان، تداعی می شود که آیا بحث از مهدویت و فرهنگ مهدوی، صرفاً جنبة تاریخی دارد؛ یا می توان مباحث مهدویت را به روز کرده، و جنبة کاربردی به آن داد. باید اشاره کرد که می توان، در عصر پیش از ظهور، پرتویی از جامعة مهدوی را با اجرای درصدی از اهداف ظهور ایجاد کرد؛ چرا که رسیدن به اهداف عالی ظهور، تنها در هنگام ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ممکن است. این مطلب را با چند مقدمه می توان اثبات نمود:


1. زمینه سازی برای ظهور


از آن جا که غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از ناحیة ما بوده[1]؛ ما نیز در ظهور او مؤثر خواهیم بود، و این امر تنها با به کار بردن اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف – گرچه در سطح محدود ـ تحقق خواهد یافت. بنابراین در روایتی از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم آمده است: « قومی از مشرق زمین، خروج می کنند که زمینه ساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود»[2] . این آماده سازی می تواند در زمینة فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان می گذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال می رساند»[3] . از این حدیث استفاده می شود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه می توانند زمینه ساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطة آن به کمال عقلانی نهایی برسند.


2. الگوگیری از حکومت مهدوی


امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، رهبر و الگوی کامل برای شیعیان است و لذا مردو زن وظیفه دارند تا در حد امکان، از اهداف بلند آن حضرت بهره برده و خود را به او نزدیک نمایند. بنابراین ما می توانیم با سرمشق قرار دادن اهداف عالی آن بزرگوار، جامعه ای مهدوی ـ هرچند محدود ـ ایجاد نماییم.


3. منتظران مصلح، خود صالح اند.


کسانی که در انتظار مصلح جهانی به سر می برند، خود باید صالح باشند و این با پیاده کردن اهداف قیام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در جامعه ـ هر چند در سطح محدود ـ میسر می شود.


وجود زنان در میان اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف


در رابطه با اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریفکه راجع به زنان است، دو روایت وجود دارد که در یکی از آنها اشاره به وجود سیزده زن در بین اصحاب حضرت دارد و در دیگری پنجاه زن. ممکن است که جمع بین دو دسته، این گونه باشد که مجموع اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان، پنجاه نفر است که سیزده نفر آنها، کسانی هستند که رجعت کرده و از قبر، سر بر می آورند و در حکومت حضرت، سهیم خواهند بود.


1. مفضل بن عمر می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:« همراه قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف سیزده زن وجود دارد. عرض کردم، از آنها در چه کاری بهره می گیرد؟ فرمود: آنان مجروحان را مداوا کرده و از آنها پرستاری می کنند؛ همان گونه که زنان همراه رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم، چنین می کردند. عرض کردم: نام آنها را برای من بگو! حضرت فرمود: قنواء دختر رُشَید، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه مادر عمار بن یاسر، زبیده، ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، وصبانه ما شطه و ام خالد جهنیه»[4].


2. جابر بن یزید جعفی از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که فرمود: « به خدا سوگند! سیصد و بیشتر از ده نفر می آیند که در میان آنها، پنجاه نفر زن وجود دارد. آنان در مکه بدون وقت مقرر، اجتماع می کنند؛ دسته هایی همانند ابرهای پاییز، بعضی پشت سر بعضی دیگر. و این همان آیه ای است که خداوند فرمود: هر کجا باشید خداوند تمام شما را خواهد آورد؛ زیرا او بر هر چیزی قادر است.»[5]


اگر چه این روایت را عیاشی، مرسلا نقل کرده است، ولی نعمانی و دیگران، آن را با چند طریق که برخی از آنها صحیح است نقل کرده اند[6].


پیام های مهدوی


از آن جا که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، امام، رهبر و ولی هر زن و مرد مسلمان شیعی است؛ لذا عصر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و رفتار آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف می تواند، الگودهی برای زنان نیز باشد و آنان نیز می توانند با اجرای آن اهداف، جامعه ای مهدوی را در این عصر ـ که عصر غیبت است ـ پیاده نمایند. اینک به برخی از این پیام ها که از روایات استفاده می شود اشاره می کنیم:


1. شرکت در مسائل اجتماعی


هر گاه جامعه به حدی رسید که زنان و مردان به تکامل عقلانی و اخلاقی رسیدند؛ زنان نیز می توانند در مسائل سیاسی و اجتماعی جامعه با حفظ شئونات اسلامی شرکت کنند و همانند مردها سهمی را ایفا نمایند. این معنا با جمع بین دو دسته روایات، به دست می آید:


الف: روایاتی که دلالت بر تکامل عقلانی و اخلاقی انسان ها در عصر ظهور دارد[7].


ب: روایاتی که دلالت بر وجود زنان در بین 313 نفر اصحاب حضرت دارد[8].


2. مشارکت در انسجام اسلامی


یکی از اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ایجاد وفاق و انسجام اسلامی است. لذا در دعای ندبه می خوانیم: « کجاست آن کسی که گفتار را بر تقوا جمع می کند[9] ». زنان جامعة اسلامی نیز با الگو گرفتن از امام خود در حدّ توان خود می توانند در این هدف مهم در عصر غیبت سهیم باشند.


3. احیای سنت های فراموش شده


زنان نیز می توانند، سنت های فراموش شده را احیا کنند؛ همان گونه که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم: « ... او دستورات فراموش شدة قرآن و سنت را احیا می کند[10] ».


4. تعلیم قرآن


زنان نیز می توانند همانند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف معلم قرآن باشند؛ همان که دربارة حضرت آمده است: « ... آن گونه که قرآن نازل شده، به مردم می آموزد ...[11]».


5. تربیت افراد


یکی از کارهایی که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از ظهور، انجام می دهد، تکمیل اخلاقیات مردم است. بنابراین در روایتی که از امام باقر علیه السلام نقل شده است می خوانیم: « خداوند متعال، به واسطة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اخلاق مردم را کامل می کند[12] ».


زنان نیز می توانند فرزندان خود و نیز خود را، با تعلیمات اخلاقی تربیت کرده و آنان را به کمال برسانند.


6. تلاش در جهت رفع گرفتاری های مردم


یکی از اسامی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف « غوث» است. در حدیثی می خوانیم: « مهدی در میان امت من، خروج می کند و خداوند او را به فریاد مردم می رساند[13] ». زنان نیز می توانند با اقتدا به الگوی خود، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فریاد رس گرفتاران، در حد امکان باشند.


7. اصلاح جامعه


زنان نیز می توانند با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در حد وسع خود، در اصلاح جامعه کوشا باشند؛ همان طور که درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: « خداوند متعال، به واسطة او هر آن چه قبل از او فساد بوده، اصلاح خواهد کرد[14]».


8. اهل عمل بودن


زنان برای تربیت اولاد و افراد جامعه باید خود اهل عمل باشند، و تنها به خیر و تقوا اشاره نمایند؛ همان گونه که سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در دعوت به حق، این گونه است. لذا از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمودند: « ... او به تقوا اشاره کرده و خود عمل به هدایت می کند...[15] ».


9. ایجاد عشق، در عبادت افراد


زنان باید همانند حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف اولاد و افراد جامعه را عاشق عبادت کرده و کاری کنند که افراد تحت تربیت آنها عبادت را دوست دارند. از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرموند: « ... حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دل های بندگان را، عاشق عبادت می کند ...[16] ».


10. آزادی مردم از بندگی هوای نفس


زنان باید سعی کنند تا افراد تحت تربیت خود را از بندگی هوای نفس برهانند؛ همان گونه که در مورد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم: « ... خداوند به واسطة او، ذلت بردگی ( هوای نفس) را از گردن های شما، بر می دارد[17] ».


11. گسترش عدل


زنان نیز با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توانند در گسترش عدل کوشا باشند؛ چنان که در روایات آمده است: « آگاه باشید! به خدا سوگند، به طور حتم، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف عدالتش را داخل خانه های شما خواهد کرد؛ همان گونه که گرما و سرما داخل خانه های شما خواهد شد[18] ».


12. برپایی نماز


زنان باید در حد توانایی خود، در برپایی نماز کوشا باشند؛ همان طور که از اهداف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، برپایی نماز است. از زیدبن علی، نقل شده است: « هنگامی که قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، قیام کند، می فرماید: ای مردم! ما کسانی هستیم که خداوند در قرآن وعدة آنان را به شما داده است؛ آن جا که فرمود: کسانی که اگر ما در روی زمین به آنان امکانات دهیم نماز را به پا، می دارند...[19] ».


13. امر به معروف و نهی از منکر


در روایتی دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان و مردان آمده است: « آنان، امر به معروف و نهی از منکر می کنند[20] ». بنابراین اگر زنان جامعة اسلامی می خواهند در راه حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و اصحاب او باشند، باید این دو فریضه را احیا نمایند.


14. اهل تلاش بودن


زنان باید از اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف الگو گرفته و اهل کوشش و تلاش باشند؛ همان گونه که از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل شده است که دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « خداوند برای او از دورترین کشورها به تعداد اهل بدر ( 313 نفر) جمع می کند، که همگی اهل کوشش و تلاش در راه اطاعت خدا هستند[21] ».


15. سعی در گسترش علم


زنان نیز می توانند در گسترش علم در سطح جامعه در حد امکان، کوشا باشند، همان طور که از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « ... خداوند عزوجل، به واسطة او زمین را بعد از تاریکی، پر از نور کرده و پس از ظلم، پر از عدل نموده و پس از جهل، پر از علم خواهد کرد[22] ».


16. تواضع و فروتنی نسبت به دیگران


بانوان باید نسبت به هم نوعان دینی خود، متواضع باشند. همان طور که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند: « در برابر مومنان، ذلیل و در مقابل کافران، عزیزند[23] ».


17. از تنهایی نهراسیدن


هر گاه انسان، حق را یافت؛ گرچه پیروان آن کم است، نباید از تنهایی یا کمی افراد، به خود ترس راه دهد. دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم: « حق با ماست، هر کس از ما کناره گیرد ما را به وحشت نمی اندازد[24] ».


18. همکاری با مصلحان


امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف گرچه به تنهایی می تواند جهان را اداره کند، ولی اهداف عالی خود را با همکاری با مصلح بزرگ، حضرت مسیح، دنبال می کند. بنابراین در حدیثی از رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم آمده است: « ... عیسی بن مریم، فرود می آید و پشت سر او نماز می گذارد...[25] ». و این عملکرد بسیار آموزنده ای است که بانوان ما نیز می توانند از آن درس گرفته و در این جهت به حضرت، اقتدا کنند.


19. صله رحم


دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام علی علیه السلام نقل شده که از همه بیشتر صله رحم می کند؛ آن جا که فرمود: « او از همه بیشتر صله رحم خواهد کرد[26] ». زن مسلمان نیز با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید این سنت مهدوی، بلکه سنت همة امامان و انبیا را احیا کند.


20. اهل شب زنده داری


دربارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام صادق علیه السلام نقل شده که اهل شب زنده داری هستند: « آنان مردانی هستند که شب را نمی خوابند، در نمازشان زمزمه ای چون زنبور دارند، شب ها در حال قیام بر روی پاهای خود می ایستند ...[27] ». از آن جا که در میان اصحاب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زن نیز وجود دارد، این صفت شامل آنها نیز می شود و پیام آن به زن مسلمان آن است که اگر می خواهیم در عصر غیبت از یاوران مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشیم شب زنده داری را هرگز فراموش نکنیم.


21. امانت داری


بانوان شیعه باید با الگوگیری از امام خود، امانت دار باشند؛ همان گونه که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است: « او نگه دار هر چیزی است که نزد او به امانت گذاشته شده است[28] ». زن مسلمان نیز باید با الگو قرار دادن امامان سعی خود را در شناخت خداوند به کار بسته و خداشناس حقیقی گردد.


22. خداشناس حقیقی


اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که از آن جمله 50 زن هستند ـ همگی خداشناس و اهل توحیدند ـ دربارة آنها از امام علی علیه السلام نقل شده است: « ... و آنان کسانی هستند که خداشناس حقیقی بوده و اهل توحید می باشند[29] ».


23. استفاده از روزهای مهم


بانوان با الگوگیری از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف کارهای مهم را در روزهای مهم انجام دهند؛ همان طور که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می خوانیم که امام باقر علیه السلام فرمود: « گویا قائم را در روز عاشورا، روز شنبه، مشاهده می کنم که بین رکن و مقام ایستاده و در مقابل او کسی ندا می دهد: برای خدا بیعت کنید. در آن هنگام است که خداوند زمین را پر از عدل می کند؛ همان گونه که پر از ظلم و جور شده باشد[30] ».


24. اخلاص در عمل


بانوان شیعی و پیروان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باید اهل اخلاص در عمل باشند؛ همان گونه که در بارة اصحاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از امام جواد علیه السلام نقل شده که فرمودند: « ... چون برای حضرت، این تعداد از مخلصین فراهم شود؛ خداوند امر او را ظاهر خواهد نمود ...[31] ».


25. نترسیدن از ملامت افراد


بانوان شیعی نباید از ملامت افراد ملامت گر، بهراسند. آنها باید در راه حقی که تشخیص داده اند، ثابت قدم باشند؛ همان گونه که دربارة امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که فرمود: « ... در راه خدا از ملامت هیچ ملامت کننده ای نمی هراسد[32] ».


26. توجیه قبل از اقدام عملی


از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود: «یقول القائم عجل الله تعالی فرجه الشریف لأصحابه: یا قوم! انّ اهل مکة لایریدوننی، و لکنّی مُرْسل الیهم لأحتجّ علیهم بما ینبغی لمثلی ان یحتجّ علیهم. فیدعو رجلاً من اصحابه فیقول له: امض الی اهل مکة فقل: یا اهل مکة! انا رسول فلان الیکم…»[33]؛ «قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف به اصحاب خود می گوید: ای قوم! همانا اهل مکه مرا نمی خواهند، ولی من کسی را به سوی آنان می فرستم تا بر آنها آن گونه که سزاوار من است احتجاج نماید. لذا یکی از اصحابش را می خواهد و به او می گوید: به سوی اهل مکه برو و بگو: ای اهل مکه! من فرستادة فلان (حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سوی شمایم…».


وظیفة زنان جامعة اسلامی نیز آن است که هنگام تربیت فرزندان خود یا دیگران، ابتدا آنها را توجیه کنند و در صورتی که توجیه آنان جواب نداد با ملاحظة مراحل دست به اقدام عملی بزنند.


27. مقابله با انحرافات


از امام علی علیه السلام نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: « در آخر زمان او خروج می کند و انحرافاتی که در حق پدید آمده اصلاح خواهد کرد…»[34].


زنان نیز در جامعة اسلامی باید به مولای خود اقتدا کرده و در حدّ توان خود در راستای این هدف گرچه در سطحی محدود کوشا باشند تا زمینه ساز ظهور گردند.


28. هتک حرمت افراد ممنوع


از امام علی علیه السلام نقل شده که از جمله اموری که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بر آن با اصحاب خود که از آن جمله بانوان هستند پیمان می بندد هتک حرمت نکردن افراد است، آن جا که می فرماید: «آنان بر اصولی با حضرت بیعت می کنند که از آن جمله این است که هتک حرمت فرد آبرومندی را نکنند و کسی را سبّ و دشنام ندهند و به منزلی هجوم نیاورند و کسی را به جز به حقّ نزنند…».[35]


بانوان نیز باید مواظب رفتار و گفتار خود بوده و هتک حرمت شخص آبرومندی را ننمایند و بی جهت به کسی ناسزا نگویند و… .


29. نخوردن مال یتیم


از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمان هایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت می بندد نخوردن مال یتیم است، آن جا که می فرماید: «… من با شما هستم در صورتی که مال یتیم را [بی جهت] نخورید…».[36]


این وظیفه نیز می تواند برای یاوران حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و پیروان او آموزندگی داشته و با پیروی از آن از اصحاب آن حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف در عصر غیبت باشند.


30. گواهی با علم


از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمان هایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت می بندد گواهی ندادن بدون علم است، آن جا که می فرماید: «من با شما هستم در صورتی که … بر چیزهایی که به آن علم ندارید گواهی ندهید…».[37]


همه از آن جمله بانوان اسلامی وظیفه دارند تا چیزی را که ندانسته و از آن اطلاعی ندارند گواهی ندهند.


31. دشنام دادن ممنوع


از امام علی علیه السلام نقل شده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از جمله پیمان هایی را که با کارگزارانش از جمله بانوان برای بیعت می بندد دشمنان ندادن به مردم است، آن جا که می فرماید: «من با شما هستم در صورتی که … کسی را دشنام ندهید…».[38]


بانوان مهدوی باید با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مواظب زبان خود بوده و بی جهت کسی را دشنام نداده و ناسزا نگویند.


32. اطعام به مساکین


از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «گویا مهدی با دستان خود به مساکین کره می دهد».[39]


و نیز نقل شده که فرمود: «نشانة مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آن است که او بر کارگزاران خود سخت گرفته و با مال خود جود خواهد کرد و به مساکین رحم خواهد نمود».[40]


بانوان اسلامی نیز می توانند با الگو گرفتن از سیرة مهدوی در حدّ توان خود به مساکین اطعام داده و حتی به مستمندان با دستان خود غذا دهند تا به جامعة خود رنگ و بوی مهدوی دهند.


33. آبادی معنوی جامعه


از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «… به قائم از شما زمین خود را به تسبیح و تحلیل و تقدیس و تکبیر و تمجیدم آباد خواهم کرد…».[41]


از دامن زن است که مرد به معراج می رود. زنان جامعه می توانند با تربیت معنوی فرزندان و اعضای خانوادة خود در تشکیل جامعه ای معنوی در حدّ و محدودیت خود سهیم باشند، گرچه حدّ کامل آن اختصاص به عصر ظهور دارد.


34. شرکت نهضت سوادآموزی


از پیامبر صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة عصر غیبت فرمود: «زود است که فتنه هایی پیدا شود به حدّی که انسان صبح هنگام مؤمن است ولی عصر هنگام کافر می شود مگر کسی که خداوند او را با علم زنده کرده است».[42]


زنان جامعه نیز می توانند در راستای زنده کردن جامعه از راه سوادآموزی و فراگیری دانش و معرفت، سهم بسزایی داشته باشند.


35. خلف وعده ممنوع


از پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم نقل شده که دربارة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: «… اگر از دنیا تنها یک روز باقی مانده باشد خداوند آن روز را طولانی می کند تا مردی از اهل بیتم مالک زمین گشته و کارهای مهم به دست او انجام گردد. او اسلام را ظاهر کرده و خلف وعده نمی کند…».[43]


بانوان جامعة اسلامی باید با الگو گرفتن از حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و آرمان های بلند او و در راستای زمینه سازی ظهور اهل وفای به عهد باشند تا از یاران حضرت در عصر ظهور باشند.


36. رفع اختلاف از بین شیعیان


از امام حسین علیه السلام نقل شده که فرمود: «آن امری که انتظارش را می کشید تحقق نمی یابد تا این که شما از یکدیگر بیزاری جسته و در صورت یک دیگر آب دهان بیندازید و بر ضد هم دیگر گواهی داده و یک دیگر را لعن کنید». به حضرت عرض کردم: آیا در آن زمان خیری نیست؟ امام حسین علیه السلام فرمود: «تمام خیر در آن زمان است؛ چرا که قائم ما قیام کرده و تمام این امور را دفع خواهد کرد».[44]


نتیجه

انسان ها در سطوح مختلف جامعه می توانند با الگو گرفتن از سیرة حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و کارگزاران او و عمل کردن به آرمان های بلند مهدوی جامعه ای با رنگ و بوی عصر ظهور در حدّ و توان خود ایجاد نماییم و از آن جا که زنان و بانوان یکی از ارکان مهم و اساسی جامعه اند، لذا می توانند در تحقق این جامعة مهدوی در عصر غیبت سهم بسزایی داشته باشند.


پاورقی:


[1]. خواجه نصیر الدین طوسی رحمه الله علیه می فرماید: « وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا» ؛ وجود او لطف و تصرف او لطفی دیگر و نبود تصرف از ناحیة ماست. (کشف المراد، ص490- 491)


[2]. « یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه» سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088 و…


[3]. « اذا قام قائمنا وضع یده علی رؤوس العباد فجمع به عقولهم و اکمل به اخلاقهم» بحار الانوار، ج52، ص336، ح71.


[4]. «سمعت ابا عبد الله (ع) یقول: یکون مع القائم ثلاث عشر إمرأة. قلت: و ما یصنع بهن؟ قال: یداوین الجرحی و یقمن علی المرضی، کما کنّ مع رسول الله (ص). قلت: فسمهن لی! قال: القنواء بنت رشید، و ام ایمن، و حبابة الوالبیة، و سمیة ام عمار بن یاسر، و زبیدة، و ام خالد الأحمسیة، و ام سعید الحنفیة، و صبانة الماشطة و ام خالد الجهنیة» دلائل الامامة، ص259 و اثبات الهداة، ج3، ص575.


[5]. «یا جابر!… و یجئ والله ثلاثمائةو بضعة عشر رجلا فیهم خمسون امراة، یجتمعون بمکة علی غیر میعاد، قَزَعا کقزع الخریف یتبع بعضهم بعضا، و هی الآیة التی قال الله: این ما تکونوا یأت بکم الله جمیعا ان الله علی کل شیئ قدیر» تفسیر عیاشی، ج1، ص65.


[6]. الاختصاص، ص255؛ الارشاد، ص359؛ غیبت طوسی، ص269؛ اعلام الوری، ص427؛ الخرائج، ج3، ص1156؛ عقد الدرر، ص49؛ اثبات الهداة، ج3، ص548 و بحار الانوار، ج51، ص56 و ج52، ص212.


[7]. بحار الانوار، ج52، ص 336، ح71.


[8]. تفسیر عیاشی، ج1، ص65.


[9]. «این جامع الکلمة علی التقوی»مفاتیح الجنان، دعای ندبه.


[10]. «… و یحیی میت الکتاب و السنة»نهج البلاغه، خطبه 138.


[11]. «… یعلمون الناس القرآن کما انزل… »بحار الانوار، ج52، ص 362، ح139.


[12]. «… و اکمل به اخلاقهم »بحار الانوار، ج52، ص336، ح71.


[13]. «یخرج المهدی (عج) فی امتی، یبعثه الله غیاثا للناس»کشف الغمه، ج2، ص470.


[14]. «یصلح الله تعالی به کل ما افسد قبله» البرهان، متقی هندی، ص132.


[15]. «… یشیر بالتقی و یعمل بالهدی… »بحار الانوار، ج52، ص269، ح158.


[16]. «… یملأ قلوب العباد عبادة… »بحار الانوار، ج51، ص74، ح24.


[17]. «… به یخرج ذل الرق من اعناقکم»بحار الانوار، ج51، ص75، ح29.


[18]. «أما والله! لیدخلن عدله جوف بیوتهم کما یدخل الحر و البرد»بحار الانوار، ج52، ص362، ح131.


[19]. «اذا قام القائم من آل محمد یقول: ایها الناس! نحن الذین وعدکم الله فی کتابه : الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة…»بحار الانوار، ج52، ص373، ح166.


[20]. «و یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر»منتخب الأثر، ص581، ح4


[21]. «یجمع الله له من اقاصی البلاد علی عدة اهل بدر، کدّادون، مجدون فی طاعته»بحار الانوار، ج52، ص310


[22]. «… یملأ الله عزوجل به الارض نورا بعد ظلمتها و عدلا بعد جورها و علما بعد جهلها» اکمال الدین، ص260.


[23]. «اذلة علی المومنین، اعزة علی الکافرین» نعمانی، غیبت، ص316، باب 21، ح12.


[24]. «الحق معنا، فلن یوحشنا من قعد عنا»بحار الانوار، ج53، ص178، ح9.


[25]. «… فینزل عیسی بن مریم فیصلی خلفه… »فرائد السمطین، ج2، ص312.


[26]. «… و اوصلکم رحما» نعمانی، غیبت، ص212، باب 13، ح1.


[27]. «… رجال لا ینامون اللیل، لهم دوی فی صلاتهم کدوی النحل یبیتون قیاما علی اطرافهم… »بحار الانوار، ج52، ص308.


[28]. « الحافظ لما استودع»بحار الانوار، ج52، ص 269، 158.


[29]. «… و هم الذین و حدوا الله حق توحیده…»بشارة الاسلام، ص259.


[30]. «کانی بالقائم یوم عاشوراء یوم السبت قائما بین الرکن و المقام ینادی البیعة لله، فیملأها عدلا کما ملئت ظلما و جورا» طوسی، غیبت، ص453، ح459.


[31]. «… فاذا اجتمعت له هذه العدة من اهل الاخلاص اظهر الله امره…»کمال الدین، ج2، ص377.


[32]. «… ولایأخذه فی الله لومة لائم»بحار الانوار، ج52، ص354، ح114.


[33].بحارالانوار، ج52، ص307، باب26، ح81.


[34].«یخرج فی آخرالزمان، یقیم اعوجاج الحق…»بحارالانوار، ج42، ص215، ح16.


[35]. «یبایعون علی الاّ… یهتکوا حریماً محرماً و لایسبّوا مسلماً و لایهجموا منزلاً و لایضربوا احداً الاّ بالحق…»منتخب الأثر، ص183، باب3، ح5.


[36].«… انا معکم علی ان … لاتأکلوا مال الیتیم…»منتخب الأثر، ص154.


[37].«… انا معکم علی ان … لاتشهدوا بغیر ماتعلمون…»منتخب الأثر، ص154.


[38]. «… انا معکم علی ان … لاتشتمون…»منتخب الأثر، ص154.


[39].«المهدیّ کانّما یُلْعِق المساکین الزُّبْد»منتخب الأثر، ص36، عقد الدرر، ص36.


[40].«علامة المهدی: ان یکون شدیداً علی العمّال، جواداً بالمال، رحیماً بالمساکین» مصنف ابن ابی شیبة، ج15، ص199، ح19498.


[41].«… و بالقائم منکم أعمر أرض بتسبیحی و تهلیلی و تقدیسی و تکبیری و تمجیدی…»بحارالانوار، ج18، ص341، ح49، امالی صدوق، ص504، مجلس92، ح4.


[42].ستکون فِتَن؛ صبح الرجل فیها مؤمناً و یمسی کافراً، الاّ من احیاه الله بالعلم»المعجم الکبیر، طبرانی، ج8، ص278، ح7910.


[43].«… لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یملک رجل من اهل بیتی تجری الملاحم علی یدیه، و یظهر الاسلام، لایخلف وعده…»بحارالانوار، ج51، ص83، ح28، عقدالدرر، ص62.


[44].«لایکون الأمر الذی تنتظرونه حتی یبرأ بعضکم من بعض و یتفل بعضکم فی وجوه بعض، و یشهد بعضکم علی بعض بالکفر و یلعن بعضکم بعضاً.فقلت له: ما فی ذلک الزمان من خیر؟ فقال الحسین علیه السلام: الخیر کلّه فی ذلک الزمان، یقوم قائمنا و یدفع ذلک کله»غیبت، نعمانی، ص206.


منبع: مجله انتظار - پاییز 1386 - شماره 22 صفحه 61

زن منتظر و منتظر پروری

پدید آورنده : مریم معین الاسلام ،

چکیده

آن چه این نوشتار در پی آن است، تبیین نقش مادر در تربیت نسل ولایی با بهره گیری از آداب و دستورات وارد شده در مضامین دینی است. برای تبیین این مسئله، نویسنده به ساز و کارهای تربیت نسل مهدوی و ضرورت بهره گیری از این ساز و کارها پرداخته است.

در این مقاله، نگارنده به هشت گام اساسی اشاره می کند که مادران باید بردارند تا محصول تربیت آنان، تربیت نسلی مهدی باور و مهدی یاور باشد. این گام ها عمدتاً از زمان انتخاب همسر آغاز و نهایتاً تا پایان دوره نوجوانی ادامه می یابد.

نگارنده، در این نوشتار در پی اثبات این مهم است که غفلت از آداب اسلامی و دستورات وارده در این زمینه، موجب ناکامی خانواده ها در تربیت نسل ولایت مدار در عصر حاضر شده است.

واژه های کلیدی: زن منتظر، منتظر پروری، نسل مهدوی، نقش مادر، تربیت نسل.

مقدمه

در طول تاریخ تشیع، یکی از نقش های بی بدیل زنان، دفاع از ولایت و تلاش برای حفظ این ارزش الهی بوده است، به ویژه در عصر غیبت که تقریباً امکان ایفای نقش مردان برای دفاع از ولایت، به سبب اختناق شدید، کم رنگ بوده است، زنان، فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقش آفرینی کرده اند. بین تمام نقش های مختلف زنان در حفظ این ارزش، تربیت نسل ولایی و زنده نگه داشتن محبت اهل بیت علیهم السلام ـ به ویژه یاد و اندیشه مهدوی ـ نقشی بسیار مؤثر و غیرقابل انکار بوده است.

زنان، در راستای همان رسالتی ایفای وظیفه می کنند که خالق انسان ها برای آنان قرار داده است و معمار انقلاب، حضرت امام خمینی رحمه الله علیه آن را به خوبی تبیین کرد و فرمود: «شغل اصلی زن شغل مادری و همسری است و مهم ترین کار زن مادری است.»

و در جای دیگری فرمودند: «انبیاء آمدند انسان بسازند، شغل مادرها همین است».[1]

هم چنین بزرگ بانوی اسلام، حضرت فاطمه زهرا علیها السلام فرمود: «آن گاه که زن، در منزل به امور خانه و تربیت فرزند می پردازد، به خدا نزدیک تر است».[2]

به هر حال، حرکت در صراط مستقیم و تقرب زن به سوی پروردگار، جز از طریق ایفای نقش بسیار کلیدی و مؤثر مادری و تربیت فرزندان نیست.

همان طور که ذکر شد، زنان شیعه، با بهره گیری از آموزه های دینی در طول تاریخ تشیع، با پرداختن به اساسی ترین کار که همان مادری است، بلندترین گام ها را برای حفظ ولایت برداشتند. آنان، با نقش آفرینی خود، ارزش ولایت و دوستی ولی خدا را به فرزندان خود منتقل کردند؛ به ویژه در عصر غیبت که امام معصوم حضور ظاهری نداشت، این مادران بودند که با فضا سازی مناسب در خانه و با پای بندی به امام زمان خود و با ابراز علاقه ای که به آن امام، نشان می دادند، این علقه و عاطفه را به فرزندان خود هم منتقل کردند و از این طریق، در حفظ و احیای این مهم کوشیدند.

اما در عصر حاضر، تربیت انسان دین دار، پویا، کارآمد و عاشق ولایت، از اهمیت و جایگاه والایی برخوردار است؛ چرا که ما با جریان ناتوی فرهنگی مواجه هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بی هویت و بی ریشه بسازد، همان طور که مقام معظم رهبری در جمع دانشگاهیان و دانشجویان استان سمنان، فرمود:

باندهای بین المللی زر و زور، برای تسلط بر منافع ملت ها، سازمان های نظامی ناتو را تشکیل داده بودند. اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند و با استفاده از امکانات زنجیره ای متنوع و بسیار گسترده رسانه ای ... در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند.

این جاست که نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی و انتقال ارزش ها، بسیار پررنگ می شود؛ چرا که تمام ارزش های دینی، اخلاقی، ملی و... در درون خانواده شکل می گیرد، نهادینه می شود و به جامعه منتقل می گردد؛ به ویژه ارزش های ولایت مداری که از ارزش هایی است که، دشمن نوک تیز حمله خود را متوجه آن کرده است، توسط خانواده از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.

مادران منتظر، باید بدانند یکی از مسئولیت هایی که از سوی شارع مقدس بر عهده آنها گذاشته شده است، تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است؛ همانطور که در روایات متعدد، آمده است که ولایت اهل بیت علیهم السلام از فرایض الهی است و ملاک قبول اعمال و عبادات به شمار آمده است. در زیارت جامعه کبیره آمده است: «به سبب ولایت شما طاعت واجب پذیرفته می شود و دوستی واجب برای شما است».[3]

پیامبر صل الله علیه و آله و سلم به سلمان فرمود: «دوستی اهل بیت من، بر هر مرد و زن با ایمان، واجب است.»[4]

پیامبر صل الله علیه و آله و سلم راز و رمز رسیدن به سعادت را تمسک به اهل بیت بیان فرمود: «هر کس پس از من، به خاندانم تمسک جوید، از رستگاران خواهد بود.»[5]

از این رو آن حضرت، به والدین سفارش کرد: «فرزندانتان را با محبت من و محبت اهل بیت من تربیت و تأدیب کنید».[6]

مادر منتظر، برای پرورش یک نسل منتظر، باید با ساز و کارهای تربیت نسل ولایی آگاه باشد و با بصیرت و آگاهی و ایجاد زمینه های لازم و از بین بردن موانع و با استعانت از پروردگار، برای تربیت نسل منتظر تلاش کند؛ از این رو عمده ترین نقش آفرینی های زن منتظر، منتظرپروری است. امید است همان طور که در طول تاریخ تشیع، زنان، افتخار آفرینی های زیادی در این راستا داشته اند، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل منتظر، دِین خود را به جامعه دینی ادا کنند.

تبیین ضرورت مسئله

مهدی باوری و مهدی یاوری دو شاخصه اصلی نسلی است که باید زمینه ساز حکومت مهدوی باشد. این دو شاخصه در شاکله نسلی جدید که با سهمگین ترین طوفان های بنیان برانداز دین و دین داری مواجه می باشند، شکل نمی گیرد، مگر با تربیت دینی اصولی و همراه بینش و آگاهی که سکاندار این مهم هم مادران و زنان هستند.

در عصر حاضر، نسلی می تواند از تهاجم بی امان مهاجمان فرهنگی مصون باشند که وابستگی های عاطفی و قلبی عمیقی به دین و مظاهر مکتب و مذهب داشته باشد. تنها علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام و پای بندان به سنن مذهبی و شعائر دینی هستند که کمتر در معرض انحراف و گناه و مفاسد و آلودگی های اخلاقی قرار می گیرند؛ همان طور که مولای متقیان حضرت علی علیه السلام فرمودند: «حفظ شدن انسان [در مقابل آسیب های دشمنان] به اندازه دیانت او است».[7]

در جای دیگر فرمود: «دین، انسان را از گناهان باز می دارد».[8]

آن حضرت بزرگ ترین روزی دنیا و آخرت را دین می دانسته و می فرماید: «هر کس، دین روزی او شد، همانا خیر دنیا و آخرت روزی او شده است.»[9]

آن سرور موحدان، دین را نوری می داند که در جهان ظلمانی، برای تشخیص راه از بیراه، به کار می رود.[10]

در ارزش دین و دین داری، به کلام نورانی حضرت امام رضا علیه السلام بسنده می کنیم. هنگامی که از آن حضرت پرسیدند: «فلسفه عقیده به خدا و پیغمبران و امامان و آن چه از جانب او آمده است چیست؟» فرمود:

علت های بسیاری دارد؛ یکی از آنها این است که کسی که به خدا معتقد نیست، از گناهان اجتناب نمی کند و در ارتکاب معصیت های بزرگ توقف نمی کند و در انجام هر ظلم و فسادی که میل دارد و برایش لذت بخش است، از هیچ کس حساب نمی برد.[11]

طبیعی است کسی که به خدا و قیامت، اعتقاد ندارد، عدالت، برابری، ایثار، از خودگذشتگی و به طور کلی، همه مسائل اخلاقی از نظر او پوچ و خالی از مفهوم است. برای چنین فردی، فرقی بین ظالم و عادل و نیکوکار و جنایت کار نیست؛ زیرا در نظر او، همه با مرگ، به یک نقطه می رسند؛ پس چه چیزی می تواند مانع این انسان از فساد و هوسرانی باشد؟ در نتیجه، اعتقاد به خدا و قیامت، باعث می شود انسان خود را برابر هر حرکتی مسئول بداند. انسان معتقد، باور دارد که کوچک ترین عمل زشت و زیبای او حساب دارد: «هر کس به اندازه ذره ای خوبی یا بدی کند، آن را خواهد دید.» [12]

براساس آن چه گذشت دین است که به زندگی محتوا می دهد و آن را ازامپراطوری قدرت مند تکنولوژی که به اذعان اندیشوران، یکی از ثمرات منفی آن، پوچی و بی محتوایی زندگی و بی معنا کردن آن است، نجات می دهد. هم چنین از تحیر و سرگردانی ناشی از گرفتار شدن در دریایی از اطلاعات بی حد و مرز نجات می دهد. دین است که آرامش بخش انسان در دنیای پر از تنش و اضطراب امروزی است.

نظر به اهمیت و نقش بی بدیل حضور دین در زندگی، به نظر می رسد مهم ترین رسالت زنان منتظر، توجه به تقویت بنیان های دین داری در فرزندان خود می باشد؛ چرا که نسل بدون دین، با اعتقادات سست و بی اساس، هرگز نمی تواند در آینده، پرچم دار حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

از آن جا که به گواهی تجربه و تاریخ، عواطف پاک و مقدس در ارتباط با معصومان علیهم السلام عامل ثبات قدم بیشتر در دین داری است و از آن جا که عشق و محبت به اهل بیت علیهم السلام تا حد زیادی بیمه کننده افراد برابر گناه و فساد است، از مهم ترین رسالت های دیگر زنان مسلمان در عصر فعلی، ایجاد محبت و عشق به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در وجود فرزندان می باشد. به بیان دیگر، تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور، یکی از مهم ترین و اساسی ترین کارهایی است که زنان می توانند برای حفظ دین داری فرزندان شان انجام دهند. از سوی دیگر، با این عمل، زمینه ظهور حضرت را با تأمین نیروی انسانی مؤمن و معتقد به وجود مبارک حضرت، فراهم کنند.

پرداختن به ابعاد گوناگون این مسئله، از عمده ترین مباحثی است که اربابان خرد و اندیشه باید با طرح آن در مجامع علمی و مکتوبات فرهنگی، نظر جامعه، به ویژه زنان را متوجه آن کنند.

ساز و کارهای تربیت نسل منتظر

تربیت نسل مهدی باور از جمله دغدغه های والدین ولایت مدار در جایگاه متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت معنوی فرزندان خود با چالش های جدی روبه رو هستند؛ چرا که مدعیان جهانی سازی، حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تنها معارض تحقق همسان سازی فرهنگی جهان با فرهنگ غرب می دانند و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، سعی در تخریب این فرهنگ دارند، از این رو صهیونیست ها با سیطره کامل بر صنعت سینما و رسانه ها و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، یکی از محورهای اساسی فعالیت خود را مبارزه با اعتقاد به ظهور منجی الهی قرار داده اند.آن ها در محاسبات خود به این نتیجه رسیده اند که اعتقاد به ظهور منجی الهی، همواره موجب امید برای مقابله با ستم گران است.از سوی دیگر، آنان به خوبی دریافته اند تا زمانی که فرهنگ انتظار زنده است، شیعه که قوام دین به او است، پابرجا است و گره خوردن نسل جدید با فرهنگ مهدویت، خط بطلان بر تمام دسیسه های مهاجمان ناتوی فرهنگی است؛از این رو است که برای تخریب فرهنگ انتظار در منظر نسل جدید، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. آنان در تلاش اند مهدویت را به گونه ای به تصویر بکشند که جز تخریب، دلهره و نابودی برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد.سفارش تهیه فیلم هایی به هالیوود ـ مانند فیلم معروف پیش گویی های نوستر داموس، چهار پَر (محصول 2001 آمریکا)، ارباب حلقه ها ـ و تهیه نرم افزارها و بازی های رایانه ای از تلاش هایی است که برای تخریب فرهنگ مهدویت تدارک دیده اند.

همان طور که گفته شد، مجموعه این تلاش ها برای تخریب فرهنگ مهدوی در اذهان فرزندان ما، تربیت مهدوی را با چالش مواجه کرده است. از سوی دیگر، پیچیدگی امر تربیت دینی در عصر حاضر ـ به سبب اقتضائات خاص زمانی ـ امر تربیت را از صعوبت خاصی برخوردار کرده است. همه این عوامل، ضرورت اهتمام همراه بینش و بصیرت، برای تقویت بنیان های اعتقادی مهدی باوری و مهدی یاوری را آشکار می کند.

ناگفته نماند که برخلاف همه این چالش ها، مبانی تربیت ولایی و هم چنین نظام تربیتی آن که از آبشخور مبانی غنی و ناب وحیانی سرچشمه می گیرد، می تواند بهترین سرمایه برای متولیان امر تربیت دینی ـ به ویژه مادران ـ باشد. مادران، باید با به کارگیری اصول و شیوه های صحیح تربیت ولایی و شکوفایی فطرت، درصدد تقویت عواطف و احساسات فرزندان خود درباره امام زمان شان باشند؛ چرا که آنها در درون خود، از گرایش به سوی انسان کامل برخوردارند.

در این نوشتار مختصر، سعی بر این است که به پاره ای از ساز و کارهای تربیت مهدوی در عصر حاضر اشاره شود. امید است این مختصر بتواند برای همه کسانی که دغدغه تربیت نسل مهدی باور را دارند، راهگشا باشد؛ اگر چه به دلیل مجال محدود، امکان اشاره به دستورالعمل های دینی نمی باشد و فقط به بررسی اجمالی گام هایی که باید برداشته شود، بسنده می کنیم. امیدواریم علاقه مندان، با مراجعه به منابع و متون اصیل دینی، دستورالعمل های جزئی و دقیق را به دست آورند.

پیش از بیان گام هایی که مادران باید بردارند تا توفیق تربیت نسل منتظر را بیابند، جا دارد توجه عزیزان را به چند نکته جلب کنیم:

یکی از عوامل مهم عدم توفیق ما در دین داری و پرورش نسل دین دار، عدم توجه به آموزه های دینی و آدابی است که در شرع مقدس برای پرورش یک نسل دین دار آمده است. برخلاف این که از مکتبی غنی برخوردار هستیم که برای تمام مراحل زندگی ما دستورالعمل های ریز و جزئی دارد، متأسفانه غالب ما مسلمانان یا از آنها آگاهی نداریم یا اگر آگاهی داشته باشیم، برای عمل به آنها اهتمامی نداریم؛ از این رو به هر صورت که خود دوست داریم، همسر برمی گزینیم و تمام مراحل مختلف فرزند داری را پشت سر می گذاریم. با این وجود انتظار داریم نسلی ولایی، مؤمن و صالح داشته باشیم. به هر حال، عدم اهتمام ما به آداب اسلامی فرزند پروری که از لحظه انتخاب همسر تا 21 سالگی فرزند را شامل می شود، موجب شده است توفیق چندانی در تربیت فرزند صالح نداشته باشیم.

نکته دیگر، توجه به سن آغاز تربیت نسل ولایی است. از دیدگاه دانش تعلیم و تربیت، آموزش مفاهیم ارزشی و اخلاقی، مانند ولایت و حب ولی خدا، باید در زمانی صورت گیرد که قوای ادراکی و شناختی برای دریافت این مطالب آماده باشد.هنجار تمسک به ولی خدا را باید هنگامی به متربی منتقل ساخت که توانایی التزام به آن را دارا باشد. از دیدگاه اخلاقی، نظر علمای تعلیم و تربیت در مورد متربی، مورد قبول است؛ ولی درباره مربی، نکته ای مورد توجه قرار گرفته و آن این است که او وظیفه دارد زمینه های مناسب را برای ارتباط با ولی خدا فراهم آورد؛ بنابراین؛ مربی باید تمهیداتی را که به کسب مهارت های لازم برای ارتباط با ولی خدا لازم است، پیش از رسیدن به مرحله ادراک و التزام، فراهم نماید؛ از این رو برخی از گام هایی که برمی شماریم، جنبة زمینه سازی دارد.

نکته دیگر آن که اولیای تربیتی ـ به ویژه مادران ـ باید بدانند که خود، نیازمند یادگیری در حوزه ارزش ها و اخلاقیات هستند؛ زیرا باید در جایگاه یک مدیر و تسهیل کننده در این گونه امور عمل کنند. امروزه برخی تئوری های تربیت اخلاقی، مثل پست مدرن ها حرکت هایی را برای حذف منابع اصیل و الگوآغاز کرده اند؛ ولی برخلاف آنها، اسلام برای منابع مقتدر (قرآن و سنت) و الگوهای دینی جایگاه خاصی را قائل می باشد که باید اولیای تربیتی هم علم نسبت به این منابع مقتدر و شناخت نسبت به الگوهای دینی را داشته باشند.[13]

گام اول: انتخاب شایسته

براساس آموزه های تربیتی دین اسلام، پدر، از ارکان اساسی تربیت مهدی باور می باشد. در فرهنگ قرآنی و طبق آیه (قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً... )[14]پدر متولی و مسئول اصلی تربیت فرزندان می باشد؛ از این رو می بینیم آن گاه که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم می خواهد وضعیت اسف بار تربیت دوره آخرالزمان را مطرح کند، می فرماید: «وای بر فرزندان آخرالزمان که پدران هیچ اقدام مؤثری برای آموزش واجبات دینی به آنها انجام نمی دهند.»[15]

با توجه به تأثیر پدر در تربیت فرزند، مادرانی که طالب تربیت یک نسل مهدی باور هستند، باید هنگام انتخاب همسر، به این مسئولیت تربیتی توجه داشته باشند و فردی را برگزینند که ولایت مدار و از خانواده ای اصیل باشد که عشق و محبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در او نهادینه شده باشد؛ زیرا پدری که خود برخوردار از عشق و محبت به امام زمانش نباشد، نمی تواند در ایفای رسالت تربیت نسل مهدی باور توفیقی داشته باشد از سوی دیگر، تقید پدر در رعایت حلال و حرام الهی ـ به ویژه تقید به تهیه روزی حلال برای خانواده ـ در دین دار کردن فرزندان و تربیت نسل ولایی، فوق العاده مؤثر است.

بدین سبب، اولین گام برای تربیت نسل ولایی، انتخاب همسری ولایت مدار است که در آینده بتواند پدری موفق در تربیت نسل ولایی باشد.

در مجموع، در رهنمودهایی که از سوی پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم و امامان معصوم علیهم السلام در این باره رسیده، معیارهایی بسیار اساسی برای انتخاب همسر مطرح شده است که توجه و عمل به آن، هنگام انتخاب همسر، بسیار راهگشاست. به امید آن که در هنگام انتخاب با توجه به این معیارها دست به مهم ترین انتخاب در زندگی بزنیم.

گام دوم: توجه به آموزه های دینی هنگام انعقاد نطفه

زندگی یک موجود جاندار از لحظه لقاح آغاز می شود. از همین لحظه است که مرد و زن، عنوان پدر و مادر یافته و ایفای نقش حساس و جدیدی را بر عهده می گیرند. این دوره نه ماهه در حیات آدمی، بسیار مهم و تعیین کننده است. هر گونه کوتاهی والدین ـ به ویژه مادر ـ گاهی عواقبی غیرقابل جبران دارد.

حالت هیجانی و عاطفی در لحظه انعقاد نطفه، رؤیاها و خیال پردازی های مادری در جنین تأثیر مستقیم دارد.[16]

براساس آموزه های دینی، یکی از مراحلی که می تواند در تکون شخصیت دینی و ولایی فرزندان مؤثر باشد، مرحله انعقاد نطفه است؛ از این رو در شرع دستور های زیادی برای این مرحله صادر شده است که توجه به آنها می تواند گامی مؤثر برای تربیت نسل ولایی باشد.

انتخاب زمان و شرایط روحی و روانی مناسب و توجه به خدا هنگام انعقاد نطفه، از دستوراتی است که وارد شده است؛ از این رو جا دارد پدران و مادران، در این باره مطالعه و بررسی کنند و با توجه به این آموزه های دینی، به انعقاد نطفه فرزند خود اقدام نمایند.

روایاتی که تأکید می کند هنگام خستگی زیاد یا در ساعات اولیه شب و با شکم پر، آمیزش انجام نگیرد.[17] هم چنین ذکر مکروهات و مستحبات زیادی که در روایات برای آمیزش وارد شده است، همه دلالت بر اهمیت و نقش این لحظه در حیات مادی و معنوی فرد دارد.[18]

در اهمیت این مسئله، توجه به کیفیت انعقاد نطفه حضرت زهرا علیها السلام که طراحی آن، از سوی خداوند صورت گرفته است، کفایت می کند.وقتی قرار شد نطفه آن حضرت، منعقد شود، پدرش، رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم چهل شبانه روز به تهجد و عبادت می پردازد. سپس از غذای بهشتی تناول می کند و آن گاه اجازه انعقاد نطفه صادر می شود.

گام سوم: رعایت های دوران بارداری

یکی دیگر از مقاطع و مراحل تأثیرگذار در تربیت نسل مهدی باور، دوران بارداری مادر است.

همه حالات و رفتار و حتی خطورات فکری مادر در فرزند، تأثیرگذار است. مادری که خود علقه عاطفی و فکری با مولای خود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داشته و این علقه، نمود عملی در زندگی او دارد، قطعاً این عاطفه را به فرزند هم منتقل خواهد کرد.

تجربه نشان می دهد خواندن دعاهایی که تقویت کننده ارتباط با امامان معصوم علیهم السلام است، می تواند در تربیت نسل مهدی باور مؤثر باشد. اگر در آموزه های دینی، بر خواندن دعاها و زیاراتی چون زیارت جامعه کبیره، زیارت عاشورا، دعای عهد و دعای فرج تأکید شده است، بدین سبب است که ارتباط مستدام مادر با این مضامین، به طور مستقیم در جنین تأثیرگذار است و نسلی عاشق ولایت را می پروراند.[19]

روان شناسان بر این باورند که حالات روانی و هیجانی و حتی فعالیت های جسمانی مادر در شخصیت کودک تأثیر دارد.تراوش هورمون هایی که در شرایط فشارهای هیجانی یا روانی صورت می گیرد، از طریق جفت، بر جنین تأثیر می گذارد.[20]

ذکر و یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف توسط مادر باردار و نیز انجام عباراتی در این باره می تواند در تربیت نسل منتظر مؤثر باشد. علاوه بر آن چه ذکر شد، ارتزاق مادر از لقمه حلال در طول بارداری از مسائل مؤثر در تربیت نسل دین دار و ولایی است.

گام چهارم: تحنیک

آن چه از مضامین روایی فهمیده می شود، این است که برخی مسائل ممکن است در نظر ما کوچک باشد؛ ولی اثرات بزرگی در سرنوشت و شاکله دینی انسان داشته باشد؛ از جمله این مسائل که در دین، مورد تأکید قرار گرفته، مسئله تحنیک یا باز کردن کام نوزاد هنگام تولد است. این که کام نوزاد با چه چیز باز شود، در علایق و گرایش های او در بزرگی تأثیرگذار است.

در روایات متعددی، برای باز کردن کام فرزند آدابی بیان شده است که از اهمیت این مسئله حکایت دارد. امام صادق علیه السلام به سلیمان بن هارون بجلی فرمود:

گمان نمی کنم کام کسی با آب فرات برداشته شود مگر آن که ما اهل بیت را دوست بدارد.[21]

گام پنجم: دوران شیردهی

مادرانی که توفیق دارند از شیری که محصول لقمه حلال است به فرزند خود بنوشانند، هم چنین مادرانی که با وضو به فرزند خود شیر می دهند و با ذکر و یاد خدا سینه بر دهان فرزند قرار می دهند، قطعاً در تربیت نسل مهدی باور و مهدی یاور توفیق بیشتری خواهند داشت.

تأثیر شیر مادر در پرورش شخصیت معنوی فرزندان، امری مسلم و غیرقابل انکار است. حکایات زیبایی که از زندگی برخی علمای بزرگ و مفاخر دینی ما ذکر شده، به خوبی بیان گر نقش شیر مادر در شکل گیری شخصیت معنوی فرزندان است. مادر شیخ انصاری که فرزندش، از مفاخر بزرگ عالم تشیع است وی می گوید: «من دربارة پسرم، توقع بیشتری داشتم؛ زیرا در دو سالی که او را شیر دادم، هیچ وقت بدون وضو نبودم. حتی در نیمه شب بلند زمستان، یخ حوض را می شکستم و وضو می گرفتم، سپس بچه ام را شیر می دادم. هیچ گاه بدون بسم الله سینه بر دهان فرزندم نگذاشتم».[22]

هم چنین مادر مرحوم آیت الله مقدس اردبیلی می گوید: «هرگز لقمه ای شبهه ناک نخوردم. قبل از شیر دادن، وضو می گرفتم. هرگز چشم به نامحرم نینداختم و در تربیت او کوشیدم».

والدین حضرت امام خمینی رحمه الله علیه نیز بسیار کوشیدند برای شیردهی فرزند بزرگوار خود دایه ای بیابند که از روزی کاملاً حلال استفاده کند. آنان پس از یأس از یافتن چنین دایه ای با خانمی قرار گذاشتند در طول شیردهی این فرزند، حتی یک لقمه از غذای خود استفاده نکند و تمام ارتزاق وی از غذایی باشد که برای او می آورند.[23]

همه این حکایات زیبا، بر اهمیت دوره شیردهی و تأثیر آن بر شخصیت فرزندان دلالت دارد.

مادری که شیر او آمیخته با ذکر و یاد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است و در طول شیردهی، ذکر و یاد امام زمان خود را بر دل و زبان دارد، قطعاً عشق و علاقه اش به فرزند، منتقل می شود، چرا که تحقیقات روان شناسان حاکی از این مسئله است که کلیه عواطف، علقه ها و دل بستگی های مادر؛ هنگام شیر دادن به فرزند هم منتقل می گردد.

گام ششم: القای محبت به ولی خدا در دوران کودکی

در نظام تربیتی اسلام، این نکته مورد تأکید قرار گرفته است که دوران کودکی، دوران شکل گیری شخصیت دینی، عاطفی، عقلی و... کودک است. روایات در این زمینه دلالت دارند که در دوران کودکی (هفت سال اول) عنایت خاصی بر مؤانست کودک با مقوله های مذهبی و اخلاقی است.

نظر به محدودیت قدرت درک و فهم کودک از ارزش های اخلاقی و به لحاظ رشد نایافتگی او از لحاظ اجتماعی، بیشترین تلاش مربیان در این مرحله، باید در جهت ایجاد رغبت، علاقه و انس در کودک به ارزش ها و مفاهیم اخلاقی ـ از جمله ارتباط با ولی خدا ـ باشد؛[24] از این رو کلیه رفتار پدر و مادر ـ به ویژه مادر که در این دوره، بیشترین ارتباط را با فرزند دارد ـ در شکل گیری شاکله شخصیتی فرزند مؤثر است. به تعبیر متخصصان تعلیم و تربیت، کودک، بسان یک دوربین فیلم برداری بسیار دقیق، مشغول فیلمبرداری هوش مندانه از رفتار مادر است و مادر، بدون این که درصدد آموزش مفاهیم به فرزند خود باشد، با رفتار و کردار خود، در حال آموزش غیررسمی به فرزند خود است.

در نظام تربیتی اسلام، بر تلفیق جنبه های نظری (گفتاری) و عملی (کرداری) در عرصه تربیت تأکید شده است. تأکید بر یگانگی گفتار و کردار، در همین راستا می باشد.

فرایند تربیت در اسلام، فقط به کارگیری الفاظ و عبارات و قاعده های دستور زبانی که مورد نظر پست مدرنیست ها (نظریه گفتمان) بوده است، محدود نیست؛ بلکه عرصه عمل نیز دارای اهمیت ویژه ای است. چه بسا فهم دقیق دستورات اخلاقی، در ابتدا نیازمند عمل آدمی است. اگر انسان به بعضی دستورات اخلاقی عمل نکند، نمی تواند معنای حقیقی آن را دریابد.این که پیامبر گرامی اسلام در بسیاری موارد، ابتدا عمل می کرد و از مردم نیز قبل از درک معنای واقعی یک عمل، تقاضای انجام آن عمل را نمی نمود، دلیل اهمیت عمل است.

بنابراین، حقیقت اعمال و رفتار اخلاقی ما، نه به وسیله گفتار و گفتمان که به واسطه عمل، آشکار می شود. گفتمان و به کارگیری قواعد زبان شناختی، زمینه عمل را بهتر فراهم می نماید؛ اما تربیت ولایی به ـ آن گونه که فلاسفه تحلیلی به آن اعتقاد دارند – به گفتار محدود نمی شود. رویکردی که گفتمان را منبع نهایی رفتار اخلاقی معرفی می کند، اخلاق را حقیقتی ناشی از عمل گفتمان و محاوره می داند و اساساً هیچ حقیقتی را در جایگاه حقیقت اخلاقی موجود نمی پذیرد؛ از این رو در این دیدگاه، هیچ گاه اصول اعمال اخلاقی عام و کلی که هدایت کننده رفتار عام باشد، وجود ندارد و این، چیزی است که پست مدرنیست ها بر آن تأکید می ورزند.[25]

مادر، باید فرصت طلایی شکل گیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرده و پایه ها و بنیان های اعتقادی فرزندش را با ارائه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی، تقویت نماید. او، اگر بنا دارد فرزندی مهدی باور تربیت کند، باید بداند هر چه محبت و دل باختگی و ارتباط قلبی خود او با آن حضرت بیشتر باشد و این علقه، در رفتار وی که فرزند، شاهد آن است، نمود عینی داشته باشد، به همان میزان می تواند این محبت را بدون آموزش رسمی به فرزند خود انتقال دهد. وقتی فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مشاهده می کند وقتی مادر، فضای خانه را به یاد و ذکر حضرت عطرآگین می کند، این فضای آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصیتی محب و عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مؤثر خواهد بود.مادر می تواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ایجاد این محبت را از مراحل بسیط و عاطفی در کودک خود شروع کند و زمینه روحی و آمادگی قلبی ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوره کودکی برای فرزند خود فراهم نماید.

والدین باید برای موفقیت در امر تربیت ولایی به این مهم توجه داشته باشند که خود آنان، در جایگاه اولین مربی باید، واجد صفات و ویژگی های فکری و رفتاری مشخص باشند؛ چرا که بخش عظیمی از تربیت ولایی به حوزه های رفتاری عینی و عمل مربوط می شود. باید برنامه تربیتی مادر، متوجه ویژگی ها و رفتارهای عینی و عملی مشخص، مفروض و پذیرفته شده عام باشد، تا بتواند زمینه های لازم را در فرزندان خود برای پذیرش و قبول آن صفات و ویژگی ها فراهم کند.[26]

به بیان دیگر، مادر باید خود به اصول و مبانی تعلیم و تربیت و تربیت یک نسل ولایی، علاوه بر شناخت، التزام داشته باشد.[27]

در حقیقت، فرد به اعتقادات خود، ایمان بیاورد؛ زیرا ایمان، تلفیقی از اعتقاد قلبی و التزام عملی است؛ چرا که دین، مجموعه ای از گزاره های توصیفی و تجویزی است و گزاره های تجویزی، همان التزام عملی است. در مجموع، مادر باید هم به مبانی و اصول تربیت نسل ولایی معتقد باشد و هم به آن چه معتقد است، التزام عملی داشته باشد. باید توجه داشت که جنبه التزام عملی در دوران کودکی، بیش از جنبه های دیگر، تأثیر تربیتی دارد.مادر، در جایگاه مدیر داخلی خانواده، می تواند فضای داخلی خانه را به گونه ای مدیریت کند، که این فضا، از طریق ارائه برنامه های عینی و عملی، سرشار از یاد و عشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشد.

گام هفتم: تعمیق محبت به ولی خدا در دوران نوجوانی

در نظام تربیتی اسلام، دوران نوجوانی، دوران اطاعت است. در این دوره، باید آموزه های دینی، به صورت آمیزه ای از احساس و عقل به فرزندان ارائه شود؛ زیرا در این دوره، فرزندان، نه احساس و عواطف محض هستند و نه برخوردار از قدرت عقلانی کامل؛ از این رو متولیان تربیت باید هنرمندانه با آمیختن عقل و احساس و گره زدن اندیشه و عاطفه و محبت، در پی تعمیق محبت نوجوانان به امام زمان شان باشند.

اگر پدران و مادران توفیق یابند که در این دوره، عشق همراه با معرفت را در فرزندان خود ایجاد کنند، تا حدود زیادی توانسته اند به رسالت خود در تربیت نسل ولایی عمل نمایند.

یکی از راهکارهای مؤثر برای ایجاد عشق و محبت به ولی خدا در نوجوانان، استفاده از صناعات ادبی، مانند مجاز، تشبیه و استعاره و آرایه های ادبی است؛ چرا که تأثیر کلام ادبی، موزون و فصیح در نوجوان، بسیار زیاد است. نوجوان در این دوره، به کلام بلیغ و آراسته به زیورهای ادبی، بسیار علاقه مند است.

به ویژه تأثیر عنصر خیال انگیزی ادبی در نوجوان، تأثیر بسیار شگفت و مرموزی دارد. خیال انگیزی، سبب تحریک عاطفه و احساس نوجوان است و موجب افزایش درجه اثرپذیری در او می شود. پاسکال می گوید: «اعتقاد اکثر مردم، تحت تأثیر عاطفه است، نه دلیل و برهان»[28]. می توان این نکته را به سخن پاسکال افزود که حتی عقایدی که انسان براساس دلیل و برهان می پذیرد، در صورتی از نفوذ و ثبات در روحیه اش برخوردار خواهد شد که با عاطفه و احساس او آمیخته شود. علامه مظفر تصریح می کند: «تخیل، از مهم ترین عوامل مؤثر بر نفوس است»[29].

طبق نامة31 نهج البلاغه که منشور تربیتی دین است، آن گاه که مولای متقیان قصد دارد فرزند خود، امام حسن مجتبی علیه السلام را ـ که در سنین نوجوانی بود[30]ـ مورد خطاب قرار داده و سفارشات خویش را به فرزندش برساند، به زیبایی از صناعات ادبی اعم از مجاز، تشبیه، استعاره و کنایه استفاده می کند، تا با بهره گیری از فصاحت و بلاغت، حکمت های ژرف و معارف ناب را در قالب های بیانی خیال انگیز، به فرزندش القاء نماید.

به هر حال، از بهترین وسیله ها برای بیدارسازی عواطف نوجوان و تحریک عشق و علاقه او به ولی خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف استفاده از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی است؛ ادبیاتی که در این دوره بسیار مورد توجه نوجوان است و ضمیر و باطن او را تحت تأثیر قرار می دهد گفتارهای تربیتی آراسته به آرایه های ادبی و زیور فصاحت و بلاغت، غوغایی در درون نوجوان برپا می کند که هیچ ابزاری به این اندازه، برای بیدارسازی فطرت پاک نوجوان مؤثر نمی باشد.

در آموزه های دینی، ضمن این که محبت اهل بیت علیهم السلام را اساس دین دانسته اند، به محبان آن خاندان نویدهای بسیاری داده اند؛ نویدهایی چون:

هرکس با محبت آل محمد بمیرد، شهید مرده است؛[31] آمرزیده می میرد؛[32] با ایمان کامل می میرد؛[33] فرشته مرگ او را به بهشت مژده می دهد؛[34] در قبرش دو در به روی بهشت گشوده می شود[35] و قبر او زیارتگاه فرشتگان رحمت الهی می شود.[36]

هم چنین آثار دیگری در روایات مطرح شده است؛از جمله:

ـ کمال دین است؛[37]

ـ نور در قیامت است؛[38]

ـ ایمنی در قیامت است؛[39]

ـ موجب ثبات در صراط است؛[40]

ـ انسان را بهشتی می سازد؛[41]

ـ موجب محشور شدن با اهل بیت علیه السلام است؛[42]

ـ و در نهایت، سبب خیر دنیا و آخرت و نجات از عذاب قبر است.[43]

بیان این آثار و برکات، با بهره گیری از فنون فصاحت و بلاغت و صناعات ادبی برای تقویت گرایش به ولی زمان در نوجوانان بسیار تأثیر گذار است. نکته آخر این که حب اهل بیت علیه السلام زمانی عمق می یابد که همراه معرفت باشد. امام صادق علیه السلام فرمود:«محبت، فرع معرفت است».[44]

گام هشتم: ترویج محبت به ولی خدا در دوران جوانی

دوره جوانی در نظام تربیتی اسلام، دوره وزارت و همراهی است. اگر پدر و مادر و متولیان تربیتی توفیق یافته باشند تمام گام های مذکور را با موفقیت طی کنند، جوان آنان، در این دوره به بالاترین مرحله تکامل اخلاقی می رسد که مرحله اخلاق مستقل و خود پیرو می باشد. در این مرحلة تکامل، قوانین حاکم بر رفتار اخلاقی از درون فرد سرچشمه می گیرد؛ در حالی که در مراحل کودکی و نوجوانی، جامعه بیرونی غالب است و متربی، بیشتر، از بیرون دستور می گیرد. در مرحله اخلاق مستقل و خودپیرو، جهت دهنده، وجدان و درون فرد است.[45]

جوانی که تحت تربیت اصول صحیح قرار گرفته است، به مرحله ای می رسد که به صورت خودجوش و با الهام درونی، به دنبال ولی خدا حرکت می کند؛ زیرا وجود صفات پسندیده، مانند مهربانی با ضعیفان و هم چنین دانش در دین و اصالت شخصیت و قدرت معنوی ... جاذبه و کششی درونی به سوی انسان کامل در او ایجاد می کند.[46] عقربه وجود او به سمت انسان کامل به صورت درونی حرکت می کند و نه تنها خود جذب وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می گردد و تمام وجود او سرشار از عشق و محبت، همراه با معرفت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خود می باشد، می تواند ترویج دهنده فرهنگ مهدویت بین هم سالان خود باشد و خود، به سربازی فداکار و پیاده نظامی آماده برای دفاع از ارزش های مهدوی تبدیل شود.

امام صادق علیه السلام فرمود: «جوانان را دریابید که آنان، به سوی هر خیری شتابان ترند.»[47]

هیچ چیزی به اندازه وجود مبارک امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و برپایی حکومت جهانی آن حضرت برای جوان پاک طینت جاذبه ندارد؛ زیرا تحقق تمام آرمان ها و آرزوهای بلند خود را در پناه برپایی حکومت جهانی حضرت می بیند؛ از این رو اگر صحیح تربیت شده باشد، به یک جریان قدرت مند برای زمینه سازی حکومت حضرت تبدیل می شود. زیرا جوان از سرمایه و امکاناتی برخوردار است؛مانند:

ـ قدرت بدن و رشد آن، عضلات مناسب و نیرومند و اعصاب پولادین که به آنها امکان هر گونه کار و تلاش بدنی را می دهد.

ـ درجه بالای هوش.

ـ بیداری وجدان و بیداری احساس مذهبی.

ـ استعداد فراوان و ابتکار فوق العاده.

ـ میل و رغبت به تزکیه نفس و احیای شخصیت معنوی خود.[48]

ـ و بالأخره نیروی ایمان و آزادی خواهی و ظلم ستیزی.

این ها از سرمایه های مادی و معنوی فراوانی است که در این دوره در اختیار جوان قرار دارد. با بهره گیری از این سرمایه ها و جهت دهی مناسب آن، در راستای حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می توان در اشاعة این فرهنگ، به خوبی کوشید.

لازم به ذکر است جهت دهی این سرمایه ها و استفاده از این نیروی شگفت، کاری بسیار حساس و مشکل است. مربی باید با شناخت و ایمان و با هم فکری و هم گامی با جوانان و با ادبیاتی جوان پسند و صبر بسیار... و نیز با حفظ جنبه الگویی خود، به رسالت خطیر خود عمل کند. او باید به دستورهای رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم دربارة جوانان توجه داشته باشد؛ آن جا که فرمود: «به همه شما توصیه می کنم با جوانان، با نیکی و نیکوکاری رفتار کنید، شخصیت آنان را محترم بدارید.»[49]

آن حضرت، در جای دیگر فرمود: «آنان را چون وزیر و مشاوری برای خود برگزینید و در امور و حوادث، آنها را همراه خویش قرار دهید.»[50]

ضمناً متولیان تربیتی جوانان، باید به این نکته توجه داشته باشند که کوچک ترین اشتباه و بی توجهی آنها می تواند سبب خارج کردن آنها از مسیر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شود؛ به ویژه در دنیای امروز که دشمن در کمین آنان است. وقتی جوانی به 21 سالگی می رسد و براساس آموزه های دینی تربیت شده است، بنابر مضامین روایی، خداوند تبارک و تعالی فرشتگان را مأمور می کند به مادر او خسته نباشید بگویند و به پاس این تلاش، برای تربیت آگاهانه به او نوید آغاز زندگی نو و آمرزش همه گناهان می دهند.

در این صورت است که مادر منتظر می تواند سربلند و با افتخار ادعا کند توفیق یافته است نسل منتظر تربیت کرده و به رسالت خود که توسط پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم به دوش والدین گذاشته شده است عمل نماید.

امید است خداوند همه ما را در تربیت نسل ولایی که مهم ترین رسالت ما در عصر حاضر، است یاری کند و به زنان چنان بصیرت و آگاهی عنایت کند که پرداختن به هیچ امری را به اندازه تربیت نسل صالح و شایسته و مطیع ولی خدا اصیل و اساسی نداند و با مددخواهی از ذات الهی و با تأسی به امام سجاد علیه السلام که فرمود:

اللهم اعنی علی تربیة اولادی...؛[51]

خدایا! مرا در پرورش فرزندانم یاری کن.

به تربیت نیروی انسانی جامعه مهدوی اقدام کند.

نتیجه گیری

در مجموع با توجه به مباحث مطرح شده می توان نتیجه گرفت پیچیدگی تربیت در عصر حاضر و هم چنین تلاش بی وقفه مهاجمان فرهنگی برای تخریب فرهنگ مهدوی و جلوگیری از اشاعه این فرهنگ، بیش از گذشته اهتمام جدی مادران و آشنایی با ساز و کار مهدوی را می طلبد. بدون بهره گیری از آداب و دستورات دین نمی توان در تربیت نسل ولایی که یکی از بهترین رسالت های یک مادر منتظر است، موفق بود.

[1] . جایگاه و نقش زن در نظام های مختلف از دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری، گردآوری و تنظیم: دفتر پژوهش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران، ص147و148.

[2] . محمد دشتی، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه زهراء، ح91، ص146، سازمان تبلیغات اسلامی.

[3]. «بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة و لکم المودة الواجبة».

[4]. هادی نجفی، موسوعه احادیث اهل بیت، ج1، ص234.«ان مودة اهل بیتی مفروضة واجبة علی کل مؤمن و مؤمنة…».

[5]. خزاز قمی، کفایة الاثر، ص23.«من تمسک بعترتی من بعدی کان من الفائزین».

[6]. «ادبّوا أولادکم علی ثلاث خصال: حب نبیکم و حب اهل بیته و قرائة القرآن» (خلاصة عبقات الانوار، ج4، ص255).

[7]. «صیانة المرء علی قدر دیانته» (غررالحکم، ج7، واژه دین، 5).

[8]. «الدین یصد عن المحارم» (غررالحکم، ج7، واژه دین).

[9]. «من رزق الدین فقد رزق خیر الدنیا و الاخره» (غررالحکم، ج7، واژه دین).

[10]. همان.

[11]. «لعلل کثیرة منها ان من لم یقر بالله عزوجل لم یجتنب معاصیه و لم ینته عن ارتکاب الکبائر و لم یراقب أحدا فیما یشتهی و یستلذ من الفساد و الظلم..»بحارالانوار، ج69، ص68.

[12]. (فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره و من یعمل مثقال ذرّة شرا یره ) (زلزال، 7).ر.ک: ، محمد فتحعلی خانی، آموزه های بنیادین علم اخلاق، ج1، قم، 1378ش.

[13]. سید محمد سجادی، تربیت اخلاقی از منظر پست مدرنیسم و اسلام، کتاب دوم: تربیت اسلامی، مرکز مطالعات و تربیت اسلامی، تابستان1379.

.[14] تحریم:6.

[15] . «ویل لاولاد آخرالزمان من آبائهم...» (خلاصه عبقات الانوار، ج2، ص255).

.[16] علی اکبر شعاری نژاد، روان شناسی رشد، ص181.

[17]. تفسیرصافی، ج2، چاپ تهران، ص20.

[18]. علاقه مندان می توانند مجموعه این روایات را با مراجعه به منابعی، مثل: تهذیب الاحکام، ج7، ص407؛ بحارالانوار، ج76، ص327؛ وسایل الشیعه، کتاب النکاح، ج7، باب105 و کافی، ج5، ص500 به دست آورند.

[19]. دکترحسن احدی، روان شناسی رشد (مفاهیم بنیادی در روان شناسی کودک)، تهران، 1370.

[20]. سیما مخبر، ریحانه بهشتی، با همکاری جمعی از خواهران حوزه علمیه، نورالزهراء، چاپ پنجم، 1383.

[21]. «ما اظن احداً یحنک بماء الفرات الا احبنا اهل البیت» (تهذیب الاحکام، ج6، ص39).

[22] . ریحانه بهشتی، ص177.

[23] . همان.

[24]. محمد رضا شرفی، مراحل رشد و تحول انسان، سوم، ص205.

[25]. تربیت اخلاقی از منظر پست مدرن و اسلام، ص89 .

[26]. تاجیک (1378)، فرامدرنیسم و تحلیل گفتمان، مؤسسه توسعه دانش .

[27]. کتاب دوم تربیت اسلامی، متن سخنرانی دکتر خسرو باقری، ص223.

[28]. غلامحسین رضانژاد، اصول علم بلاغت، ص128 .

[29]. المنطق، ص406، به نقل از مقاله نقش و تأثیر فصاحت و بلاغت، حمید حسن زاده، کتاب چهارم تربیت اسلامی، مرکز مطالعات تربیت اسلامی .

[30] . حضرت در همین نامه می فرمایند: «پیش از آنکه دگرگونی های دنیا به تو هجوم آورند و پذیرش و اطاعت مشکل شود، (در دوره نوجوانی برای تو این نامه را نوشتم)، زیرا قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است که در آن پاشیده شود».

[31]. «الا و من مات علی حب آل محمد مات شهیداً…»العمدة ابن بطریق، ص54.

[32]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات مغفوراً له…».

[33]. الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ص159 «الا و من مات علی حب آل محمد مات مؤمنا مستکمل الایمان…».

[34]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات بشره ملک الموت بالجنه…».

[35]. الاربعین، ص468 «الا و من مات علی حب آل محمد مات فتح له بابان الی الجنة…».

[36]. همان، «الا و من مات علی حب آل محمد مات جعل الله فی قبره مزار ملائکة الرحمة…».

[37]. شرح احقاق الحق، ج24، ص560.

[38]. امالی صدوق، ص161.

[39]. شواهد التنزیل، ج2، ص311.

[40]. فضائل الشیعة، ص48، ح3.

[41]. عیون اخبارالرضا، ج2، ص58.

[42]. همان.

[43]. همان.

[44] . مصباح الشریعة، ص119، مؤسسه علوی، بیروت، اول، 1400ق: «الحب فرع المعرفة».

[45]. ر.ک: پرورش اخلاقی(Moral Education) تألیف ترمن.ج.بال (Norman J.Bull).

[46]. محمد سعید مبیض، اخلاق المسلم و کیف تربی ابناءنا علیها، سوریه، مکتبة الغزالی، 1991م.

[47] . «علیکم بالاحداث فأنّهم اسرع الی کل خیر»کافی، ج8، ص93.

[48]. علی قائمی، شناخت، هدایت، تربیت نوجوانان و جوانان، امیری، بهار1378.

[49]. محمد محمدی ری شهری، حکمت نامه جوان، ص52، دارالحدیث، 1384ش.

[50]. همان.

[51] . صحیفه سجادیه، دعای 25.

منبع: مجله انتظار   پاییز 1386 - شماره 22 صفحه 37

زن و جامعه مهدوی؛وظایف و مسئولیّت ها


اشاره


به دنبال برگزاری میزگردهای علمی با حضور کارشناسان مباحث مهدویت، در این شماره به بررسی موضوع زن و مهدویت پرداخته­ایم. عمده سوالاتی که در این زمینه مطرح است، عبارتند از:


1. وجوه ارتباط مباحث مهدویت با زنان در کدام عرصه ها ممکن و قابل طرح است؟


2. وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در عرصه مباحث مهدویت با مردان در جامعه امروز چیست؟


3. وظایف خاص زنان در باب مباحث مهدویت در شرایط کنونی کدام است؟


4. زنان جامعه اسلامی برای ایفای بهینه وظایف و مسئولیت های خود می بایست دارای چه صفات و ویژگی هایی باشند؟


5. مهم ترین وظایف تربیتی زنان به عنوان مادر در ترویج فرهنگ مهدوی چیست؟


6. مهم ترین وظایف زنان جامعه اسلامی امروز به عنوان یک همسر در جامعه مهدوی امروز چیست؟


7. مهم ترین وظایف زنان به عنوان یک عضو جامعه مهدوی چیست؟


8. ایفای وظایف مربوط به مهدویت چه تأثیرات و کارکردهایی را برای زن امروز به همراه دارد؟


9. مباحث مهدویت چگونه می تواند چالش ها و ضعف های جریانات فکری موجود در فمنیسم رایج را پاسخ دهد؟


10. راهکارهای بهینه سازی ایفای نقش و وظایف زنان در جامعه مهدوی امروزی چیست؟


در این میزگرد با حضور کارشناسان محترم، صرفاً به بررسی برخی از این مباحث پرداخته­ایم. امیدواریم در فرصت های آتی، دیگر محور ها نیز مورد بحث و بررسی قرار گیرد.


دکتر بهروزلک: بحثی که ابعاد و زوایای آن در این جا مطرح خواهد شد، زن و مهدویت و نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است، به عبارت دقیق تر: «زن و جامعه مهدوی؛ وظایف و مسئولیت ها». از کارشناسان محترم، آقای دکتر سید رضی موسوی و خواهران محترم، سرکار خانم مریم معین الاسلام و سرکار خانم شیده صادقی که در این جلسه حضور یافته­اند، سپاس گزارم.


در آغاز، چند تذکر لازم است. بحث ما صرفاً درباره نقش زنان در جامعه مهدوی در عصر غیبت است. بدون تردید، زنان در عصر ظهور و فرایند ظهور نیز نقش های مهمی دارند. در روایات آمده است که حداقل 50 نفر از زنان جزء 313 نفر یاران خاص حضرت خواهند بود. ما در این جلسه به عصر ظهور نخواهیم پرداخت. آن بحث را طبعاً در فرصتی دیگر می توان دنبال کرد. آن چه برای ما ـ و شاید برای جامعه امروز ـ مهم است، این می باشد که درباره عصر غیبت تمرکز کنیم و نقش زنان را در جامعه مهدوی منتظر و در عصر غیبت مطرح کنیم. دومین نکته این است که مباحث را از منظر نقش و مسئولیت های زنان مرور کنیم. بنابراین محور نخست بحث ما، ترسیم ارتباط کلی مباحث مهدویت با زنان است.


خانم صادقی: یکی از مباحث مقدماتی، بحث وجوه تمایز و تشابه نقش زنان در مباحث مهدویت با مردان است و این که وظایف خاص زنان چیست؟ مهم ترین وظایفی که بانوان به عنوان عضو جامعة مهدویت دارند چه اموری می تواند باشد؟ فکر می کنم اینها برای شروع بحث، مناسب تر باشد.


خانم معین الاسلام: در ارتباط با مسئله زنان و ارتباط شان با مباحث مهدویت، بر این باور هستم که کسانی که به نوعی، مرتبط با مباحث مهدویت هستند و می خواهند گامی را در این راستا بردارند، اولین بحثی را که باید مورد مداقه و بررسی قرار دهند، اهمیت نقش زنان در ارتباط با مباحث مهدویت است. غالباً، متولیان فرهنگی، ناباورانه به این مباحثی که در ارتباط با زنان هست، نگاه می کنند؛ چرا که فکر می کنم هنوز جایگاه واقعی زنان در عرصه فرهنگ، برای دین داران ما مشخص و معلوم نشده است؛ حداقل برای کسانی که متولیان فرهنگی جامعة ما هستند. اگر متولیان فرهنگ، این جایگاه را باور کنند، جدی تر به مسائل زنان می پردازند و گام های اساسی تر و اصولی تری را برمی دارند. بعضاً مشاهده می شود که مباحث، مقداری حالت مقطعی دارد و گاهی مواقع هم براساس این که اقتضای جامعة ما این است که نیم نگاهی هم به مسئله زنان داشته باشیم، به مباحث فرهنگی زنان می پردازیم. لذا فکر می کنم نقش زنان در مهدویت و جایگاه شایسته آنان باید مورد شناسایی و باور قرار گیرد.


البته این که فرمودید بحث ظهور و غیبت را از هم جدا کنیم، اینها خیلی تفکیک پذیر نیست. چون به هرحال، عصر غیبت، زمینه ساز ظهور است و نمی توانیم اینها را از هم جدا کنیم. اگر واقعاً ما به این باور برسیم که روایات متعددی داریم که جناب عالی هم به آن اشاره کردید؛ از جمله آنها این که امام باقر علیه السلام فرمودند که در میان 313 نفر از اصحاب امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، از یاران امام زمان 50 نفر زن هستند، پس به نظر می رسد که خداوند به عنوان طراح حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف برای زنان، یک جایگاه بسیار رفیع و بلندی را در این حکومت قائل شده اند و قطعاً برای زمینه سازی ظهور هم می توانند نقش های بی بدیلی داشته باشند.


به نظر من برای متولیانی که می خواهند در زمینه زن و مهدویت قدم بردارند، این نگاه باید پررنگ تر شود. از طرف دیگر نمی توانیم طراحی و برنامه ریزی برای مسئله زن و مهدویت را بدون توجه به نگاهی که معارضان حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به زن دارند، داشته باشیم. آنها در فرایند جهانی سازی خویش به این نتیجه رسیده اند که در جنگ تمدن ها از تمامی ابزارها باید استفاده کنند. به ویژه زنان. آنها نوک تیز حملات خود را در جنگ تمدن ها متوجه زنان کرده اند؛ چرا که در محاسبات دقیق خود به این نتیجه رسیدند که بدون توجه و تأکید بر مسئله زنان نمی توانند به اهداف شان برسند. بنده بحثی را از یک جاسوس انگلیسی که راه هایی برای نابودسازی عوامل نیرومند اسلامی در 22 بند مطرح کرده بود، می دیدم که هفت، هشت بندش را که بندهای مهمی است، برای زنان نقش جدی قائل شده اند. یکی دیگر از اهداف شوم دشمن، تخریب خانواده است؛ چرا که بدون تخریب خانواده ها نمی توانند به اهداف شان برسند. محور در خانواده، زن است. من احساس می کنم که نقش زنان، آن چنان که در طرف مخالف ما جدی گرفته شده است، در میان ما جدی نیست. از این رو مؤثرترین کار فرهنگی که در عرصه زنان، بایستی انجام داد، تقویت خودباوری نسبت به نقش بسیار کلیدی و مهمی که در جامعه به عهده دارند است؛ هم در حوزه مهدویت و هم در عصر حاضر.


دکتر بهروزلک: ان شاءالله که این جلسه، نشان گر اهتمام جدی جامعه علمی به این بحث است که اگر طبعاً در جامعه مهدوی امروز بخواهیم وارد بحث شویم باید زن ها هم دخیل باشند.


دکتر موسوی: به نظر می رسد نخستین نکته درباره مباحث مهدوی این باشد که اصلاً بخشی از مباحث مهدویت، فرا جنسیتی است و ربطی به شرایط جنسی زن و مرد ندارد. یک بخش از آن مباحث هم که در رابطه با نقش و وظایف جنس زن و مرد است شاید لزوماً اختصاص به جامعه مهدوی نداشته باشد و طبعاً یک دسته مباحثی را هم می توان در عرصه مهدویت مطرح کرد که شاید این دسته از بحث ها با جنسیت هم گره خورده است، مثل همان حدیثی که اشاره شد که 50 نفر از اصحاب ویژه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از زنان هستند که در واقع یک ششم از اصحاب خاص ایشان می شود. یا تفسیری که خانم معین الاسلام داشتند مبنی بر این که گاهی می توانیم برای زنان، نقش سلبی و گاه، ایجابی داشته باشیم که خانم معین الاسلام اشاره ای به نقش زنان در عصر قبل از ظهور داشتند و این که از زن در ترویج فساد استفاده می شود.


نکته دوم، این است که در سدة بیستم گفته شده که دو جنبش بزرگ تحقق یافته است؛ نخست پست مدرنیسم و دوم فمینیسم که جبنش دوم، یک بحث جنسیتی است و مبتنی بر این ادعا ست. مدعیاتی دارد که در حوزه اجتماعی زنان باید به یک نوع تساوی حقوقی با مردان برسند. البته بدون در نظر گرفتن بحث مبنایی، که در این رابطه، تساوی حقوقی لازم است یا نه؛ این پرسش در ضمیر ناخودآگاه افراد متدین مخصوصاً خانم ها وجود دارد که آیا این یک نگاه ارزشی مبتنی بر جنیست است؟ و این که آیا این نگاه، زن سالارانه است یا مردسالارانه؟ پس مهم است که قبل از عصر ظهور به مسئله جنسیت زن یک اهتمام ویژه شود. به طوری که در روایات ما گفته شده است یک زن می تواند جامعه را به فساد بکشاند یا مقدمه پرورش جامعه باشد، پس این هم می تواند یک نکته کلیدی باشد که اهتمام به زن را مورد توجه قرار دهیم.


خانم صادقی: بنده ترجیح می دهم که نگاه کلی به مجموعه بحثی که لازم است مطرح شود و سؤالاتی که وجود دارد داشته باشم و بعد به صورت جزئی تر به بحث بپردازم. در ادامه صحبتی که خانم معین الاسلام فرمودند و در اشاره به مطلبی که آقای دکتر موسوی گفتند، طرح چند مقدمه، ضروری است. مقدمه اول، این که به نظر می رسد که موضوع مهدویت را نمی توان از هیچ زمانی جدا کرد و بگوییم که مهدویت، مخصوص زمان خاصی است یا در یک زمانی وجود نداشته یا ممکن است وجود نداشته باشد. بحث ظهور منجی و بحث مهدویت همواره مطرح بوده و در طول تاریخ حرکت به سوی این نظام موعود وجود داشته و دارد. حداقل در دوران ما تفکیک پذیر نیست و از آن جا که حکومت اسلامی ما با شعار تشکیل تمدن اسلامی ایجاد شد و در حقیقت، زمینه ساز آن نظام مهدوی محسوب می شود، مباحث مهدویت مستقیماً به مباحث حکومت اسلامی ما گره می خورد و یک ارتباط کاملاً مستقیمی با هم دارند.


مقدمة دیگر این که زنان، بخش مهمی از نظام هستند؛ چه این نظام، الهی باشد یا الحادی. زنان بخش مهمی از نظام ها را تشکیل می دهند که اگر نادیده گرفته شوند یا توجه کمی به آنان شود، همان طور که استاد معین الاسلام اشاره کردند چالش های زیادی برای هر نظام ایجاد خواهد شد.


با توجه به این دو مقدمه می خواهم عرض کنم که موضوعات زنان، جدای از دیگر موضوعات نظام نیست. یعنی اگر بخواهیم مسئله زنان را در باب مهدویت یا هر موضوع دیگری بیان کنیم، در درجه اول باید ببینیم موضوعات اصلی نظام چیست تا بعد بتوان جایگاه یا کارکرد و آن نقش و سهم و تأثیری را که اقشار مختلف در نظام می توانند داشته باشند، مورد بررسی قرار داد و تفکیک کرد. اگر بخواهیم در مرحله اول بررسی موضوعات اصلی نظام، مبنایی و ریشه ای به موضوع نگاه کنیم و به تشکیل این حکومت اسلامی توجه داشته باشیم که ساخت یک جامعه مهدوی و حداقل زمینه سازی برای ظهور را در دستور کار خود دارد، می توان گفت در حال حاضر موضوع اصلی نظام موضوع درگیری حق با باطل است؛ محوری ترین موضوعی که اگر توجه داشته باشیم در فرمایشات مقام عظمای ولایت ـ چه حضرت امام رحمه الله علیه و چه مقام معظم رهبری (حفظه الله) ـ در تمام فرمایشاتشان به نوعی و به شکل خاصی اشاره به این صحنه مبارزه و درگیری دارند و بر دشمن شناسی و هوشیاری در مقابل دشمن تأکید دارند و عبارات دیگری که در این زمینه به کار می برند. پس وقتی که موضوع اصلی نظام، مسئله درگیری و مبارزه با باطل است؛ پس حضور در این مبارزه و درگیری و مؤثر بودن، نه متأثر بودن و فعال بودن و نه منفعل بودن در این درگیری برای پیروزی، وظیفه آحاد جامعه محسوب می شود که زن و مرد را شامل می شود. در حقیقت این یک وظیفه مشترکی است که اگر به عنوان اصلی ترین وظیفه آحاد جامعه اسلامی تعریف شود؛ این که حضور در درگیری و مبارزة حق با باطل برای اقامه کلمه توحید و برای برافراشته شدن و توسعه پرچم اسلام در جهان امری ضروری است، و بعد بر این اساس می شود وظایف را طبقه بندی و اولویت بندی کرد و کارکردهای خاصی را برای هر قشر، مشخص نمود.


در صورت پذیرفته شدن این سخن، بایستی به شناسایی لوازم این حضور پرداخت: مهم ترین لازمه این حضور، داشتن تقواست. در آیات و روایات اشاره می شود که ملاک برتری و ملاک امتیاز افراد در جامعه، داشتن تقوا ست. اما مهم است توجه داشته باشیم که تقوا یعنی چه و به چه کسانی با تقوا گفته می شود؟ آن چه از منابع دینی استنباط می شود، آن عهد و میثاقی که در بدو خلقت از انسان گرفته شده است، که آن عبارت است از عبودیت و پذیرش عبودیت الهی و از طرفی مجرای این عبادت و ولایت الهی هم تولی داشتن به ولایت اولیای الهی معرفی شده است. اولیای محوری، ائمه معصومین علیه السلام هستند و در رأس آنها وجود مقدس نبی اکرم صل الله علیه و آله و سلم است. در حقیقت، باطن دین و دین داری، تولی به ولی الله است و براساس میزان تولی که افراد به ولی الهی دارند می شود آنها را ارزش گزاری کرد؛ پس هر چه میزان تولی بالا می رود درجه تقوا هم بالاتر می رود. در عصر غیبت به سر می بریم. امام عصر حاضر نیستند و طبیعتاً میزان تولی به نایب ایشان، ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف می تواند میزان معبودیت باشد.


برای حرکت در مسیر این مبارزه ای که مطرح شد، طبیعتاً مراحل و اصول خاصی را باید پشت سر گذاشت که مسیر حرکت و مراحل حرکت آن را مقام عظمای ولایت، معین کرده و اقشار را به واسطه آن مراحلی که ترسیم شده است هدایت می کنند. در عمل در یک نگاه کوتاه می بینیم که ابتدا ایجاد تحول سیاسی در نظام صورت پذیرفت که این تحول سیاسی به واسطه انقلاب اسلامی رخ داد. بلافاصله بعد از آن، امام رحمه الله علیه بحث انقلاب فرهنگی و ضرورت ایجاد تحول فرهنگی را مطرح کردند و طبیعتاً بعد از آن هم لازم است که یک تحول اقتصادی رخ دهد. پس وقتی در شرایط غیبت، موضوع اول نظام، مسئله درگیری حق با باطل است و مرحله ای هم که الان در آن به سر می بریم مرحله ایجاد تحول فرهنگی در نظام است؛ پس وظیفه همة اقشار، حضور در روند ایجاد این تحول فرهنگی است؛ چه زن و چه مرد، بایستی در هر پست و منصب و شغل و سلیقه و... هر کاری که هستند فعالیت خود را به منظور تحقق انقلاب فرهنگی انجام دهند. وقتی که نوع وظیفه مشخص شود، می­توان تفکیک کرد که زنان چگونه می توانند در سیر ایجاد این تحول و در این روند حضور و مشارکت داشته باشند و مردان چگونه؟ می دانید زنان مظهر عاطفه هستند و البته لازم است که این عاطفه خود را با عقلانیت، مدیریت کنند. عاطفه و عقلانیت دو بازویی هستند که در خلقت در کنار هم آفریده شده­اند و نمی شود عاطفه، بی عقلانیت و عقلانیت، بی عاطفه باشد. قطعاً با چالش مواجه خواهد شد؛ یعنی در حقیقت زن باید عاطفه لازم برای این تحول را تأمین کند و مرد هم باید عقلانیت لازم را برای ایجاد این تحول تأمین کند. نمی شود عقلانیت صرف به کار برد، یعنی همان طور که اشاره می شود و خانم معین الاسلام هم اشاره فرمودند، نمی شود نقش زنان را کم رنگ کرد یا نادیده گرفت یا محدود نمود. در شرایط امروز نمی توان گفت خانم ها در خانه بنشینند، وظیفه آنها شوهر داری و تربیت فرزند است و آقایان، امور اجتماع و حضور در عرصه تصمیم سازی و تصمیم گیری و اجرا را به عهده بگیرند. باید تفکیک، قائل شد که این تفکیک برای جامعه مطلوب است؛ برای نظام مطلوبی که با ظهور موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف محقق خواهد شد. ولی در جامعه کنونی در عصر غیبت قطعاً یک موقعیت هایی پیش می آید که دیگر از عقلانیت کاری بر نمی آید؛ یعنی فضاها آن قدر برای عقلانیت بسته می شود که فقط حضور عاطفه می تواند تحول ساز و حادثه ساز باشد.


دلیل دیگر هم می تواند بحث مکملیت عقلانیت و عاطفیت باشد، یعنی می خواهم بگویم که اگر حضور مستقیم عاطفه و مظاهر آن ـ که زنان هستند ـ را در روند توسعه پرچم توحید، حذف و یا کم رنگ کنیم، قطعاً نظام ما در روند توسعه خود با چالش هایی روبه رو خواهد شد و چه بسا به همان سمتی کشیده می شود که نظام غرب کشیده شده است. از آسیب های مهمی که نظام غرب دارد، این است که زنانگی در این نظام مرده است، حیات زنانگی صرفاً به این است که زن، شئ باشد؛ اگر به صورت شئ و کالا باشد حیات دارد والا موجودیت او زیر سؤال است؛ لذا تلاش جنبش فمینیسم در جهت کنار گذاشتن قدرت اصلی خود زن، یعنی عاطفه و احساسات، و خود را شبیه به مردان کردن است و حرکت به سوی عقلانیت صرف. ثمره آن هم این شده که خود فمینیست ها اشاره می کنند که تنها چیزی که فمینیست به ما داد این بود که زنانگی ما را گرفت. پس ما در جامعة مهدوی معتقدیم که زنان باید حضور مستقیم در توسعه نظام ولایت اجتماعی داشته باشند. لازم نیست حضور آنها به شکل حضور آقایان باشد، بلکه باید با همان قدرت عاطفه خودشان حضور داشته باشند؛ منتها یک اصل مهم وجود دارد که زنان ما باید یاد بگیرند که قدرت عاطفه خودشان را مدیریت و سازمان دهی کنند که متأسفانه این حلقة گم شده ای که الان وجود دارد این است که بانوان ما حضور در عرصه اجتماعی پیدا کردند؛ ولی از طرفی ساختارهای اجتماعی مناسب برای حضور زنان وجود ندارد و از طرف دیگر آنها قدرت مدیریت عاطفة خودشان را هنوز به دست نیاورده اند و به سبب همین، غالباً نتوانستند سطح فکری خودشان را از سطح مسائل خرد به سطح مسائل توسعه ای ارتقا و رشد دهند.


دکتر بهروز لک: من هم دیدگاهی دارم که عرض می کنم. یکی از بحث هایی که می توانیم درباره زن و مهدویت در عصر غیبت داشته باشیم، توجه به این نکته است که نظام اعتقادی، همواره به صورت شبکه ای و نظام است و نمی شود بخشی از آن را گرفت و بخش دیگر را نادیده گرفت. در واقع، آن چیزی که می خواهم بگویم، این است که زن و مهدویت را اگر مستقلاً هم مورد توجه قرار بدهیم، نمی توانیم آن را در خلا مورد بررسی قرار دهیم. زن، بخشی از نظام خلقت و اجتماع انسانی است، مرد هم بخشی از این نظام است و یک رابطه تعاملی در بین آنها وجود دارد و اگر خداوند در قرآن می فرماید که (یا ایها الذین آمنو استجیبوا لله و للرسول اذا دعاکم لما یحییکم ) به این معناست که انسان ها همه باید به سوی آن حیات، قدم بردارند و حرکت کنند؛ آن حیات هم در واقع اجابت خدا است. اگر این کانون نظام توحیدی ماست، هر کدام از زن و مرد به عنوان عناصر اجتماعی باید جایگاهی پیدا کنند که در تعامل با یک دیگر باشند. پس اگر ما مسئله زن و مهدویت را مورد مطالعه قرار بدهیم باید به این توجه کنیم که در این امر، زن و مرد جدای از هم نیستند و یک نوع تعامل و مکملیت نسبت به هم دارند.


اگر می بینیم پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم وظایفی را برای حضرت فاطمه علیها السلام معین می کند و وظایفی را برای حضرت علی علیه السلام، اما هنگامی که نوبت دفاع از ولایت می رسد، حضرت فاطمه علیها السلام در مسجد حاضر می شود و از حریم ولایت دفاع می­کنند. پس نکته اول این است که باید نقش زن و مرد در زمینه مهدویت، مکمل یک دیگر باشد. حتی اگر آنها وظایف مستقلی در این زمینه دارند، اما در مجموع، این وظایف و نقش ها مکمل یک دیگر است.


نکته دیگر، وجود همین نقش های اختصاصی زن و مرد در زمینه مهدویت است. لذا باید در بحث خود بر این محور تمرکز بکنیم. باید نقش های مختلف زنان را در ارتباط با آموزه مهدویت اسلامی، شناسایی و بررسی کنیم. این نقش ها خود در ابعاد و عرصه­های مختلفی مطرح است. در زندگی فردی، مباحث خاصی مطرح است. در زندگی اجتماعی، مباحث دیگر. حتی در زندگی خانوادگی نیز می­توان نقش ها و وظایف خاصی را شناسایی کرد. هم چنین می­توان این نقش ها و وظایف خاص زن را از منظر زمانی و مقاطع مختلف تاریخی بررسی کرد. زن مسلمان، نقش ها و وظایف خاصی در عصر حضور معصومین علیهم السلام داشته است؛ وظایفی در فرایند تولد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، وظایفی در عصر غیبت ـ چه غیبت صغری و چه غیبت کبری ـ و وظایف و نقشهای خاصی را برای زن مسلمان می­توانیم در عصر ظهور و فرایند انقلاب و آرمان شهر مهدوی شناسایی کنیم. هر چند هر کدام از این ابعاد مهم بوده و نیازمند بحث و گفت وگو است، اما به نظر می­رسد با توجه به وضعیت جامعه ما که در عصر غیبت امام زمان خویش به سر می­برد، مقتضی است که اولویتی به این بحث بدهیم و وظایف و نقش های زنان را در عصر غیبت و زمان کنونی بررسی کنیم. طبعاً این جا مباحث گسترده­ای وجود دارد که باید تلاش کنیم آنها را در حد امکان مطرح نماییم.


نکته سوم این است که فکر می کنم که نقش های ویژه اساسی زن را در مهدویت در سه عرصه مختلف و در واقع در سه برش مورد توجه قرار بدهیم. البته شاید در برخی از آنها هنوز تفکیک جنسیتی مشکل باشد. اولین مسئله، نقش فردی زن مسلمان است. در عرصه فردی لازم است که تمامی انسان ها براساس فرمایش حضرت علی علیه السلام، «رحم الله امرءاً عرف قدره»؛ خودشناسی کنند و بفهمند که چه کسی هستند و چه کار باید بکنند؟ البته این وظیفه مشترک زن و مرد است، اما هر کدام از زن و مرد باید خود را در موقعیت خاص خویش مورد توجه قرار بدهند. عرصه دوم، عرصه خانواده است. وقتی زن و مرد خودشان را شناختند و در تعامل با یک دیگر زندگی مشترک را شروع کردند، نقش خانوادگی آنها شکل می­گیرد. زن و مرد در این جا وظایف خاصی را برعهده می گیرند. طبیعت و جهان خلقت بدون این که انتخاب بکنیم، وظایفی را بر عهدة زن و مرد قرار داده است. تفاوت در نوع اندام خلقت، در قوای وجودی طبیعی است که تفاوت هایی را در نقش ها برای ما ایجاد نمایند. این تفاوت برای خودش یک سری وظایفی را هم برای ما ایجاد می کند که اختصاصی می شود. من فکر می کنم وظایف زن و مرد را در ارتباط با مباحث مهدویت از این منظر خانوادگی هم باید مورد توجه قرار بدهیم.


یک سری عرصه هایی وجود دارد که عرصه اجتماعی هستند. مثلاً درست است که زن در خانواده متولی پرورش اصلی کودک است؛ اما مرد هم آن جا مکمل است. هرچند زن مباشرت بیشتری دارد، مرد هم این جا نقشش را ایفا می کند، اما در عرصه اجتماعی می توانیم این نقش ها را جدی تر بگیریم و بالفرض اگر تنها فرزند خودمان را و فرزندان جامعه را در واقع تربیت می کنیم، زن ها و مردها هریک وظیفه ای دارند که فکر می کنم این سه تا برش را اگر به صورت مجزا از هم در رابطه با مهدویت مد نظر قرار بدهیم می توانیم نقش های متمایز زن و مرد را در عرصه مطالعات زن و مهدویت با توجه به نقشی که در رابطه با غیبت خواهیم داشت، شناسایی بکنیم.


خوب با توجه به این که کلیاتی از مباحث مطرح شد و بحث را می توانیم پیش ببریم، بهتر است که پس از سؤال اول با تمرکزی، سؤال دوم و یا سوم را یک جا بیان کنید و در این جا هم تمایز میان زن و مرد را بگویید و هم آن وظایف خاصی که هریک ایفا می کنند بیان کنید.


خانم معین الاسلام: فکر می کنم اگر سؤال سوم مطرح بشود و تمایزش هم مشخص بشود و بعد سؤال دوم، که وظایف زنان در مباحث مهدویت در شرایط کنونی مشخص خواهد شد. حال در تکمیل مباحث گذشته که مطرح شد ضروری است به این نکته اشاره شود که در تفکر مهدویت، نگاه به زن، همان نگاهی است که در سیره علوی و نبوی وجود داشته؛ یعنی هیچ تفاوتی نمی کند. چون در روایات ما آمده که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در واقع سیره نبوی را احیا و ادامه خواهند داد و تحقق بخش اهداف رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم خواهند بود. در جاهلیت اول در زمان جاهلیت قبل از بعثت حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله و سلم انسانیت را از زن گرفتند و در جاهلیت مدرن همان طور که خانم صادقی اشاره کردند، زن بودن را از زن می گیرند؛ ولی در تفکر نبوی و مهدوی در واقع هم حفظ انسانیت زن مطرح است و هم حفظ زن بودنِ زن مطرح است. زن به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی و هم چنین زن به عنوان یک زن در جامعة مهدوی، وظایفی را عهده دار می باشد که برخی از آنها با مردان مشترک می باشد و اما به عنوان یک زن عضو جامعه مهدوی، مسئولیت ها و رسالت های خاص خودش را هم دارد، اما اگر بخواهیم بیشتر روی آن وظایف خاص زنان متمرکز بشویم باید ببینیم که چه جایگاهی در نظام تربیتی اسلام برای زن قائل شده اند. مسئولیت انسان سازی، بهترین رسالت زن در نظام تربیتی اسلام است. همان نقشی که معمار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله علیه هم به زیبایی به آن اشاره نموده اند که همان طور که قرآن انسان ساز است. زن هم انسان ساز است؛ اصیل ترین نقشی را که زن در جامعة کنونی می تواند به عنوان یک زن داشته باشد در این جامعه گویی پرداختن به همین نقش است، یعنی نقش انسان سازی است. اکنون، عمده ترین خلأیی که در جامعة کنونی داریم این است که دچار یک نوع انفعال در مسئله انسان سازی شدیم، یعنی در عرصه تربیت فعالانه برخورد نمی کنیم. در مقابل کلیه فعالیت ها و فعل و انفعالاتی که از طرف بیگانه صورت می گیرد منفعل شده ایم. ما باید این نقش فعال را که نقش انسان سازی است را اصالت بدهیم. آیت الله جوادی آملی در یکی از مباحث شان مطرح می کردند که اگر زن، اصالت را به شغل مادری و همسری ندهد از صراط مستقیم خارج است؛ یعنی برخلاف دیدگاه فمینیستی که مادری را و همسری را یک نوع بردگی می بینند و یک شغل منفعل می دانند، در نظام مهدوی، مادری و همسری یک شغل کاملاً اصیل است. عمده ترین نقشی که زن می تواند ایفا کند این نقش است؛ نقش انسان سازی و تأمین نیروی انسانی جامعة مهدوی که این می تواند بزرگ ترین خدمت فرهنگی به یک جامعة مهدوی در عصر حاضر باشد. مسئله بعد نقشی است که زن به عنوان نیمی از پیکرة جامعه منتظر و تأثیرگذار در نیمی دیگر از جامعه می تواند داشته باشد. پس در واقع، زن می تواند با هنرنمایی، تمامی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند در احیای فرهنگ مهدوی در جامعه یا تخریب آن به عنوان یک عنصر فعال و مؤثر نقش آفرینی نماید. حضرت امام می گویند: زن، نقش رهبری را دارد، نقش پیش تازی را دارد. نهایتاً زن می تواند در عرصه فرهنگ جامعه ما بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ لذا این نقش فرهنگ سازی زنان در عرصه های فرهنگی در جامعة کنونی را نباید فراموش کنیم؛ چرا که زنان با توجه به ویژگی های خاص خودشان، وقتی به عنوان یک معلم، یک مربی و یک عنصر فرهنگی در جامعه نقش آفرینی می کنند، تحول آفرین می شوند و می توانند یک جامعه را به سوی تعالی و رشد و یا یک جامعه را به سوی انحطاط ببرند. زنان، آمیزه ای از عقل و احساس اند که اگر از این دو ابزار به خوبی بهره جویند، می توانند حرکت های خوبی در جامعه ایجاد نمایند. حالا البته به این شدت که سرکارخانم صادقی گفتند که مردان، عقلانیت محض اند و زنان عواطف محض هستند را به این شکل نمی پذیرم. حتی اگر بخواهیم زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان هم مظهر عقلانیت و هم مظهر عواطف است. نمی تواند این دوتا را نداشته باشد.


خانم صادقی: محض بودن را من عرض نکردم؛ بلکه مظهر عاطفه هستند.


خانم معین الاسلام: اگر زن را به عنوان یک انسان بپذیریم، یک انسان کامل هم مظهر عقلانیت است و هم مظهر عواطف.


خانم صادقی: هر دو در وجود هر دو جنس است، ولی آن چه را که می بینیم و علما نیز می فرمایند: زن مظهر جمال است و مرد مظهر جلال. این به این معنا نیست که در زن جلال نیست و در مرد جمال نیست. ضمن این که وقتی صحبت از مدیریت عاطفه توسط خود زنان می شود به این معناست که لازم است عاطفه شان را با عقلانیت خود، سازمان دهی کنند و در خدمت مسائل مختلف زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی و جهانی قرار دهند.


خانم معین الاسلام: بنده از سوء برداشتم عذر می خواهم؛ ولی به هر حال، فکر می کنم که یک زن هم با عقلانیت، یعنی با کمال عقلانی خود و هم با بهره گیری از عواطف سرشار انسانی می تواند یک تأثیر پایدارتر و ماندگارتری در جامعه داشته باشد. به همین جهت است که مهاجمان فرهنگی ما برای تخریب فرهنگی جامعه از زنان استفاده می کنند؛ به سبب این که زنان، نقش خیلی جدی در مسئله فرهنگ سازی دارند؛ لذا عمده ترین وظایفی که زنان بعد از مسئله پرورش نیروی انسانی و تأمین نیروی انسانی در شرایط فعلی دارند، تأثیر گذاری بسیار بالای آنهاست. زن می تواند در عرصه فرهنگ، اخلاق، معنویت و سیاست که از عناصر اصلی تمدن است، تأثیرگذار باشد. به نظر بنده، ارتباط تنگاتنگی بین فرهنگ عاشورا با فرهنگ مهدویت وجود دارد. می بینیم که امام حسین علیه السلام بعد از این که مورد سؤال قرار می گیرد که چرا زنان را با خودتان می برید، جواب می دهند که خداوند اراده کردند که این زنان با ما باشند، این اراده الهی در دخیل کردن زنان در تکمیل و به هر حال به سامان رساندن جریان عاشورا نشان دهنده آن نقش بسیار حساس و کلیدی و محوری است که زنان می توانند داشته باشند و گویا بیان گر این مسئله است که اگر زنان در جریان عاشورا نباشند نهایتاً تمامی اهداف بلند مکتب عاشورا تحقق پیدا نخواهد کرد. در جامعه کنونی ما زنان می توانند خیلی مؤثر باشند و نقش جدی در مباحث مهدویت داشته باشند و برای این که بتوانند رسالت های خودشان را هم در زمینه تأمین نیروی انسانی به عنوان مادری و همسری و هم به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفا بکنند، چند وظیفه را باید انجام بدهند؛ یکی از مهم ترین وظایف شان این است که همان طور که هر انسانی در جامعه مهدوی می خواهد ثبات قدم در دین داشته باشد و دین مداری خودش را بتواند در این عرصه حفظ بکند باید مهدی شناسی کند؛ یعنی شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در دعای معروف «اللهم عرفنی حجتک…» تا آن جا که می فرمایند که اگر حجت خودت را به ما نشناسانی؛ از دین خودم، من گمراه می شوم. واقعاً یک واقعیتی است که ما بدون شناخت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در این عرصه نمی توانیم دین خودمان را حفظ بکنیم؛ لذا یکی از مهم ترین وظایف زنان و رسالت های آنان منتظرپروری است و برای انجام این رسالت باید امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را خوب بشناسند تا بتوانند فرهنگ مهدوی را و عشق به حضرت را در نهاد فرزندان خود نهادینه کنند و اگر قرار است به عنوان یک انسان در جامعه مهدوی ایفای نقش کنند شناخت نسبت به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یکی از عمده ترین وظایف زنان است که البته من بحث دیگری را در این رابطه داشتم که از آن فاکتور می گیرم.


بحث دیگری که زنان در جامعة فعلی، باید به عنوان یک وظیفه انجام بدهند، افزایش خردورزی و خردمندی زنان است؛ همان طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند، در عرصه عقل، زنان از نوعی نقصان عقلی به سبب غلبه عواطف برخوردارند که باید این نقصان جبران گردد و به کمال عقلی برسند. آن جایی که مسئله مشورت زنان با حضرت مطرح می شود، حضرت علی علیه السلام می گویند: «با زنان مشورت نکنید مگر این که مطمئن باشید که اینها به آن کمال عقلانی رسیده اند»، فکر می کنم زنان باید به هر حال در ارتباط با افزایش خردمندی و آن تکامل عقلانی خودشان بیشتر کار کنند؛ مخصوصاً در عرصه فعلی که برای تثبیت دین داری و دین مداری و انجام رسالت دینی، مسئله عقلانیت از جایگاه مهمی برخوردار است. مسئله دیگر، فهم تحول جهانی است؛ یعنی خانم ها هم به عنوان یک مادر و هم به عنوان یک همسر و هم به عنوان یک انسان در جامعة مهدوی واقعاً باید تحولات جهانی را منتها در چهارچوب اندیشه الهی کاملاً خوب بشناسند، یعنی زمان شناس باشند. همان طور که حضرت علی علیه السلام فرمودند که «هر کس که زمان را خوب بشناسد خودش را آماده می کند». واقعاً زنان باید یک آمادگی در خودشان برای هم منتظرپروری و هم انجام رسالت های مهدوی، ایجاد کنند و این آمادگی ایجاد نمی شود، الا این که ما فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم؛ منتها یک فهم همراه با درد؛ البته اگر فهم خوبی نسبت به تحولات جهانی داشته باشیم درد هم به دنبال این فهم خواهد بود. زنان نمی توانند خودشان را از برنامه هایی که در ارتباط با ظهور و افول تمدن ها و تلاش هایی که الان صورت می گیرد خودشان را منفک از این قضایا بکنند. در جریان عاشورا این مسئله را مکرر شنیدیم که حضرت زینب علیها السلام در حادثه عاشورا ضمن تأمین نیازهای عاطفی اطرافیان و انجام رسالت های مخصوص خود دقیقاً در جریان فعل و انفعالات دشمن و حالات یاران امام حسین علیه السلام بودند و حتی به موقع سعی می کردند با دقت نظر در احوالات یاران امام حسین علیه السلام به حضرت، ضرورت اعتماد پیدا کردن به میزان وفاداری یاران را گوشزد کنند و به هرحال، ایشان در طول جریان عاشورا ـ چه قبل از عاشورا و چه در زمان اسارت ـ با نگاه دقیق و ژرف بین خود، کاملاً متوجه مسائل پیرامونی خود و تحرکات دشمن بودند و با درایت، برنامه های دشمن را خنثی می کردند و حتی از فرصت ها بیشترین بهره را می بردند. الان بحث جدیدی داریم، بحث ناتوی فرهنگی که این همه مقام معظم رهبری، آن را مطرح می کنند؛ اگر زن به عنوان یک مربی در جامعة مهدوی، ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر ابزار ناتوی فرهنگی را نشناسد و اگر راهکارها و راهبردهای مقابله با ناتوی فرهنگی را نشناسد، واقعاً نمی تواند در منتظرپروری موفق باشد و نمی تواند در ایفای رسالت های خودش موفق باشد؛ لذا این بحث آگاهی به زمان و تهدیدات زمان و فرصت هایی که الان است آگاهی های جدی است که واقعاً باید زنان ما این آگاهی را پیدا کنند؛ هر چه این آگاهی ها بیشتر بشود حساسیت شان نسبت به مسئولیت ها و رسالت هایشان بیشتر می شود و دقت نظرهایشان نسبت به مسئولیت هایشان بیشتر می شود…


یکی از مسائل آسیب زا در حوزه خانواده و استحاله فرهنگی زنان در جامعه ما رشد افکار فمینیستی در بین زنان، بالاخص دختران جوان است. باید آن مدینه فاضله ای که دختران در ذهن خودشان در جایگاه زن در مکتب فمینیستی ساخته اند را با تبلیغات اصولی و صحیح خنثی نماییم. جا دارد که یک نقد جدی پیرامون مسئله فمینیست از منظر زنان آمریکا صورت پذیرد. در حال حاضر منابع بسیار خوبی در دسترس است که نمایان گر اعلام عدم رضایت و اعتراض شدید زنان فرهیخته غرب نسبت به آثار سوء تفکرات فمینیستی در جامعه است. خانم دایان پاسنو نویسنده کتاب فمینیسم راز زنانگی یا اشتباه مدیر مؤسسه مطالعات خانواده در آمریکا می نویسد: من به آن چه فمینیست ها ارائه می دهند اعتراض دارم. سعادت و شادمانی حقیقی انسان جز از طریق ارتباط با خداوند میسر نیست. امروز روز نبرد زنان مؤمن است. اگر خدا را بخوانید، به شما پاسخ خواهد داد…


و در جای دیگر کتاب خود می نویسد: اگر برای کسب شأن به نهضت فمینیسم متوسل شوید جز ناامیدی بهره ای دیگر نخواهید برد. او بر این باور است که فمینیسم، ارزش های اخلاقی ما را از بین برده است.

فمینیسم، زنان ما را مخدوش کرده است، هم جنس گرایی را افزایش داده و به شدت تحت تأثیر سلطه آن قرار گرفته است. و نهایتاً فمینیسم، نهاد خانه و خانواده را تضعیف کرده است.


دکتر بهروزلک: متشکر. پیشنهاد من این است که وظائف و مسئولیت ها با تمرکز بر نقش زنان نسبت به مادری، محوری و کنش گر اجتماعی اش را مورد بحث قرار دهیم.


دکتر موسوی: به نظر بنده باید وضعیت زنان را از دو جنبة سلبی و ایجابی بررسی کنیم و این که آسیب ها و یا کارکردهای مثبتی از ناحیه زن، متوجه جامعه می گردد.


هرکدام از اینها دارای یک تقسیم دوگانه است: قبل از ظهور و عصر ظهور.


اولین قسمتی را که عرض می کنم، آسیب شناسی زنان قبل از عصرظهور است. برای مثال، بعد از عصر رنسانس یا عصر مدرن، ویژگی های عصر مدرن موجب شد که زنان نتوانند نقشی را که ادیان به صورت وظایف بر دوش آنان گذاشته اند ایفا کنند؛ به طوری که فمینیسم نتیجه منطقی عصر مدرن است. از جمله کسانی که به آسیب شناسی عصر مدرن ـ فراتر از جنسیت ـ پرداخت، گنون است. وی در زمانی که در کشورهایی مثل ایران، افراد زیادی از روشن فکران، جزء طرف داران تکنولوژی و مدرنیته بودند به نقد و آسیب شناسی مدرنیته پرداخت؛ به طوری که در زمان وی، در هفتاد سال پیش در فرانسه کسانی که اسم رنه گنون را می بردند از دانشگاه اخراج می کردند. وی در آثار خود نکته ای را بیان می کند که شاید بی ارتباط با بحث ما درباره زنان نباشد. وی معتقد است، عصر مدرن، ویژگی هایی دارد که به تعبیر ما باعث فطرت گریزی زنان شده است؛ ویژگی هایی مثل اصالت فردگرایی یا انسان مداری، علم گرایی افراطی و عقل گرایی افراطی. وی می گوید، درست است که انسان به تکنولوژی و علم دست یافت؛ ولی هویت خود را از دست داد. از جمله این که یکی از ویژگی های آسیب شناسانه در عصر ما این است که زنان از فطرت خویش که همان زن بودن است، خروج پیدا کرده اند. به نظر می رسد که اگر بخواهیم رابطه زن را با دین و مهدویت در پیش از عصر ظهور، بیان کنیم، باید عرض کنیم که زنان در عصر ما به عنوان مصداق قبل از ظهور از آن فطرت زن بودن خارج شده اند هرچند فمینیسم، امروزه ادعا می کندکه ما به تساوی حقوق رسیدیم؛ اما امروزه هم همان جاهلیت پیشین را به گونه هایی دیگر شاهد هستیم. این که در روایات گفته شده است که از علائم آخرالزمان این است که زنان بر مردان مسلط می شوندیا قبله مردانند، در واقع نوعی آسیب شناسی زنان در متون روایی است.


دکتر بهروزلک: البته مراد از سلبی، یعنی نقش های منفی زن.


دکتر موسوی: جنبه سلبی ویژگی های زنان، یعنی این که موقعیت زنان را از جنبه آسیب شناسی بررسی کنیم که بعضی از روایات درباره عصر پیش از ظهور، معطوف به وضعیت زنان در این دوره است که شاید این دسته از روایات در آسیب شناسی زنان در قبل از ظهور، قابل توجه باشد.


دکتر بهروزلک: خانم صادقی، شما یک تفکیکی بین عقلانیت و عاطفه کرده اید که در جای خودش روشن است و روشن شد که هیچ کدام یک از اینها محض نیستند. بلکه دارای شدت و ضعف هستند. حال به هر تقسیمی که خود صلاح می دانید بگویید که منظور از این نقش ها چیست؟ یعنی اگر نقش را به معنای ایفای یک سری عملکردها و کنش ها و کارکردها بگیریم، زن به صورت ایجابی در جامعه مهدوی با توجه به فاکتور عقلانیت به صورت خاص چه چیزهایی دارد که مال مرد نیست؟


خانم صادقی: بله، البته جهت تکمیل بحث دربارة این که امروز وظایف زنان چیست، لازم است ذکر شود این که در نظام دینی ما معمولاً این گونه مطرح می کنند که وظیفه زن، انسان سازی است و در حقیقت، وظیفه زن را فردسازی مطرح می کنند و این در جای خودش صحیح است و نقش اساسی به حساب می آید. منتها اکنون بحث را نسبت به جامعه کنونی مطرح می کنیم. جامعه مهدوی کنونی و جامعه جهانی کنونی. یک وقت نسبت به آرمان ها حرف می زنیم، یک وقت نسبت به وضع موجود. اگر در وضعیت موجود به دنیا نگاه کنیم که انسان سازی چگونه صورت می گیرد، آیا انسان سازی در محیط خانواده صورت می گیرد یا درمحیط های فرهنگی، توسط مساجد، دانشگاه ها، مدارس و رسانه ها و... صورت می گیرد؟ چگونه صورت می گیرد؟ فرهنگ سازی امروزه در دنیا توسط چه کسانی صورت می پذیرد؟ اگر نگاه واقعی داشته باشیم، می بینیم که امروزه در دنیا وضعیت به گونه ای است که این ساختارهای اجتماعی هستند که انسان ها را تربیت می کنند و می سازند. این یک واقعیت است چه بخواهیم و چه نخواهیم. شما اطراف خودمان را ببینید. پدر و مادر، متدین و مهدوی؛ ولی فرزند جور دیگری است چرا؟!. آیا این پدر و مادر مؤمن نبودند؟ خیر، امروزه در دنیا به گونه ای است که وقتی یک ساختار اجتماعی حاکم می شود، سیستم ادارة یک جامعه، این یک اخلاق و یک فرهنگ خاص را بر جامعه حاکم می کند و حرکت آحاد جامعه را براساس آن شکل می دهد.


اصل در نظام سرمایه داری تلذذ است و رفاه و رسیدن به مادیات بیشتر؛ لذا این فرهنگ، حرص، حسد، تنوع گرایی، تجمل گرایی و غیره را هم به همراه خود دارد. وقتی الگوی اقتصادی سرمایه داری را در یک جامعه پیاده می کنید حتی اگر جامعه، اسلامی باشد آن اقتصاد سرمایه داری، فرهنگ خود را هم بر جامعه حاکم می کند.


دکتر بهروزلک: آیا این بحث ها به ساختارگرایی و جبر اجتماعی منتهی نمی شود؟ چون ما در اسلام قبول نداریم که هر چیزی به جبر منتهی شود و ساختار جامعه باشد.


خانم صادقی: خیر، من عرضم این است که امروزه می بینیم جامعه سهم مؤثر بسیاری در تربیت افراد و حتی شکل گیری، پایداری یا عدم پایداری خانواده ها دارد و به این معنا نیست که خانواده نقش ندارد، بلکه سهم تأثیر آن نسبت به این بیشتر شده است؛ لذا با توجه به این واقعیت باید حرف زد نه شعارها و آرمان هایی که فعلاً دست نیافتنی است. وقتی که جامعه، حرف اول را در فرهنگ سازی می زند شاید در چنین شرایطی وظیفه اصلی، جامعه سازی باشد؛ یعنی حرکت زنان و مردان ما در نظام مهدوی باید به سوی جامعه سازی و ایجاد انقلاب فرهنگی باشد؛ برای ساخت آن مدل ها و برنامه های اجتماعی و سیستم مدیریت و برنامه ریزی که کاملاً اسلامی باشد.


زن باید وظیفه اصلی خود را اقامة پرچم توحید بداند. برای این منظور نیاز به جامعه سازی است و نیاز به تولید الگوهای دینی واسلامی در جامعه مهدوی است. اگر زن این دو اولویت را در نظر داشته باشد همه کارها و برنامه های خود را براساس این هدف برنامه ریزی می کند. وقتی که هدف زن اقامه پرچم توحید باشد، یعنی سطح فکر خود را از اهداف ریز حیات مادی و خرد رها کرده و به سطح کلان و توسعه رسانده و اصلی ترین موضوع فکر او موضوعات توسعه نظام باشد در شوهرداری، در تربیت فرزند، در درس خواندن و ... لجستیک و پشتیبان مقام ولایت بوده و تولی به او داشته باشد؛ وقتی این گونه باشد اصلاً شکل زندگی متفاوت می شود. مصداق آن را هم در زمان جنگ دیدیم. زمانی بود که زنان ما همه برنامه ها و حرکات شان در مسیر جریان جنگ شکل می گرفت، حتی اموال و زینت آلات خودشان را بر محور لجستیک جبهه حق مصرف می کردند. منتها باید این شکل تفکر و زندگی را نهادینه کنیم و آن را به شکل مدل به بانوان امروز عرضه نماییم. زن مسلمان ایرانی به جای این که به مسائل مصرفی و تجملی و .... فکر کند باید تفکر کند که چه سهمی در بالا بردن قدرت اسلام و نظام اسلامی در جهان می تواند داشته باشد. هر خانم در هر موقعیتی که است چگونه می تواند به توسعه نفوذ نظام اسلامی کمک نماید و…. لازم است زنان ما قدرت بزرگ خدادادی خود را بشناسند و سعی کنند این قدرت را با عقلانیت، مدیریت کرده و در جهت لجستیک نظام مهدوی به کار بندند.


حضرت زهرا علیها السلام با شناخت دقیق از موقعیت زمان و مکان در هر شرایطی، متناسب با آن شرایط و با قدرت زنانگی خود به دفاع از اسلام و ولایت می پردازند. گاهی با اشک شان غوغا و حادثه سازی می کنند، گاهی در جبهه ها، گاهی در راه مسجد، گاهی پشت درِ خانة انصار و وقتی هم در پشت در خانة خود…. قدرت عاطفه این است. یک واقعیت هایی است که در خلقت قرار داده شده؛ منتها باید برای آنها ساختار سازی کنیم تا از اینها استفاده صحیح شود. نه این که به همان شکلی که الآن وجود دارد که ساختار های مردانه است و از زنان هم خواسته می شود در همین ساختارها حضور پیدا می کنند؛ لذا چالش های زیادی برای آنها پیدا می شود. به طور خلاصه، زنان در درجه اول قدرت عاطفه خود را بشناسند و سیاست یا تدبیر به خرج دادن این عاطفه را به دست بیاورند و آن را در هر موضوعی خرج نکنند. زن، مظهر هنر و سیاست است. فقط کافی است که چگونگی بهره گیری مفید و مؤثر از این توانایی های خود را بیاموزد. بتواند سیاست به کار بردن عاطفه را داشته باشد که هم بر مرد و هم بر فرزندش اثر داشته باشد وهم در ساختارهای اجتماعی حضور فعال داشته باشد. در این صورت ما شاهد فروپاشی خانواده ها به دلیل ناآشنایی با تدبیر منزل نخواهیم بود. این مطلب را بدین جهت گفتم که در موضوع عوامل فروپاشی خانواده گفته می شود که اصلی ترین عوامل دو چیز است: اول، اعتیاد همسر و دوم، نا آشنایی با عملکرد در خانواده (تدبیر منزل یا چگونگی رفتار و برخورد با همسر در منزل) که خیلی نکته مهمی است که باید مورد توجه ویژه قرار بگیرد. زنان باید بدانند که سیاست به کار بردن عاطفه چیست. خرج کردن عاطفه باید کجا باشد که نیاز به برنامه ریزی و سیاست دهی خاصی دارد که خود زنان باید در این راه گام بردارند، البته بحث های امام شناسی، خودشناسی، مدیریت عواطف، فرهنگ سازی نسبت به مهدویت، ایجاد تحول فکری در خانواده و اجتماع و این که زنان یاد بگیرند که استقلال فکری داشته باشند و… نیز از موضوعات مهم در روند مهدوی سازی جامعه است.


دکتر بهروزلک: نکته ای راجع به گفته های خانم صادقی عرض کنم که مد نظر ایشان بوده است و برای فهم بهتر مطالب ایشان یکی از اندیشوران غربی ـ که اشکالی بر جوامع اسلامی وارد کرده ـ می گوید: به اینها می گوییم بالاخره باید برای جامعه سازی، افراد لایق را تربیت کنیم و افراد لایق در جامعه سالم، محقق می شوند. ایشان اشکال می کند که ما می گوییم این طور نیست. اگر این طور باشد که هیچ جامعه ای نمی تواند جامعه سالم را بسازد. فقط می خواستم عرض کنم که آن چیزی که از فرمایشات خانم صادقی فهمیده می شوداین است که اگر ایشان به ساختارهای اجتماعی توجه می کند، یعنی افرادی را که ما می خواهیم بسازیم، در راستای همین جامعه سازی ما باید کلیت جامعه را بسازیم، اما کلیت افراد همین تک تک افراد است و لذا همین فرد را هم باید با نگاه اجتماعی باشد.


خانم صادقی: بحث جامعه و فرد ورابطه آنها با یک دیگر، بحث مستقلی است که باید در جای خود به آن پرداخت. منظورمن این است که فرد و جامعه نسبت به هم رابطه تقومی دارند. یعنی نمی شود گفت که فرد، اصل است یا جامعه. هر دو تأثیر و تأثری از هم دارند؛ منتها فرض این است که در جامعه کنونی ما افراد وعقول به یک حدی از رشد رسیده اند و لازم است که نرم افزارهای اجتماعی آن تولید شود.


دکتر بهروزلک: تلقی ام این است که اگر بخواهیم وظیفه زن را در امر ایجاد جامعه مهدوی مطرح کنیم باید از بحث هویت سازی مطرح کنیم .


خانم صادقی از منظر جامعه سازی مطرح کرده اند. خانم معین الاسلام از منظر این که انسان سازی را برجسته کرده اند. دکتر موسوی هم از منظر عوامل سلبی بررسی کرده اند. من فکر می کنم یک منظر دیگر هویت سازی که در واقع از فردسازی شروع می شودتا به جامعه سازی می رسد. اگر بخواهیم هویت را معنا کنیم، هویت عبارت است از چیستی انسان و این که چه کسی هست و چه کسی نیست. در جامعه شناسی هویت عبارت است از وجه همسانی انسان ها در حکومت اسلامی. مسلمانان خود را پیرو وحی پیامبر معرفی می کردند. و این عشق و علاقه آن قدر بود که یثرب، تعبیر به مدینه النبی و شهر پیامبرشد، اما اگرچه ما در جامعه توحیدی زندگی می کنیم، ولی این هویت سازی در زندگی ما با یک نمادهایی ساخته می شوند. نقش پیامبر در مدینه، اساسی و بنیان گذار بود. نقش امام هم پس از پیامبر تأثیر گذار است که «من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» و دعای «اللهم عرفنی نفسک» که خانم معین الاسلام فرمودند تا این جا که می فرماید: «اللهم عرفنی حجتک فانک ان لم تعرفنی حجتک ضللت عن دینی» معرفت امام نقش کاملی دارد. مرد و زن در هویت سازی خود، تنها کافی نیست که بگویند بنده خداییم؛ بلکه بنا بر تفکر شیعی، باید یک حجت حی و زنده داشته باشد؛ لذا نقش امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف این طور نیست که خارج از وجود ما تصور شود. پس اولین مسئله، این که امام زمان را باید در وجود خودمان بیابیم. پس اگر معرفت امام در خودشناسی و خداشناسی من اثر دارد در این زمینه زن و مرد هر دو مساوی اند؛ اما وقتی در مرحله عمل، نقش های زن و مرد می آید، زن به ویژه این هویت سازی را در فرزند خودش ایجاد کند، یعنی فضاسازی می کند که این هویت شکل بگیرد؛ لذاباید راه هایی را پیدا کنیم که براساس آن چطور این سرشت فرزند ما با نام مبارک حضرت عجین شود. اگر می بینیم زنان بزرگی مثل مادر سید مرتضی وسید رضی با داشتن وضو فرزندان خود را تربیت می کنند یک نوع هویت سازی است. در عصر غیبت باید با قصه، داستان و تذکر، این زن، بچه را ـ چون در درون خانواده، محور زن است ـ هویت سازی بکند.


دیگری، تواصی است. سوره والعصر که بعضی تفسیر به حضرت کرده اند را برای فرزند تفسیر کند و این هویت را به فرزندش منتقل کند. در اعیاد شعبانیه با نشست و برخاست ها و زنده نگه داشتن یاد حضرت هویت سازی را تجلی می دهد.


اما عرصه سومی که باید هویت سازی را جدی گرفت، جامعه مهدوی است که نقش زن این است که اگر جامعه ای را می بیند که نام مهدی در آن زنده نیست خودش را حرکت دهد تا هویت انسان ها شکل بگیرد. یک مثال در شهر قم بگویم که کودکان به شیوه قمی ها اعیاد شعبانیه را تکریم می کنند، نقش مادر در همین که شرایط را فراهم کند و فرزندش را تشویق کند به این که این کار را انجام دهد، فکر می کنم اگر این را مدنظر قرار دهیم که زن چگونه در نظام جامعه و اجتماع هویت سازی کند، می توانیم یک نقش جدی را برای ایفای نقش زنان نسبت به عرصه مهدوی ارائه کنیم.


خب، حال می خواهید سؤال های دیگری را مطرح کنیم یا بحث را باز بگذاریم تا هر کس بحث مورد نظر خودش را مطرح بنماید.


خانم معین الاسلام: مباحث مطرح شده، افق های جدیدی را باز کرده که نشان می دهد جای کار بسیاری وجود دارد و لذا از برگزاری این جلسات باید تشکر کرد. اما باید نسبت به بحثی که خانم صادقی مطرح کردند که کسی انسان ها را تربیت بکند، باید نکته ای عرض کنم که الان جامعه غرب قصد دارد خانواده را خلع سلاح کند و اعتماد به نفس خانواده را در تربیت فرزندان از بین می برد؛ به سبب این که اینها در تحقیقات خودشان به این نتیجه رسیده اند که تا خانواده است و از ثبات کافی برخوردار است طبیعتاً تمام نقشه های دشمن، نقش بر آب است؛ چون نقطه ثقل جامعه، خانواده است. ویلیام کاردنر در کتاب خود به نام جنگ، علیه خانواده خیلی زیبا این مسئله را مطرح می کند. ایشان می گوید خانواده، موتور مولد همه ارزش های حیاتی جامعه است. ولی با کمال تأسف، امروزه با مسائلی چون آزادی جنسی، ازدواج کمتر، طلاق آسان، هم جنس بازی بیشتر، چند همسری، افزایش خانواده های تک سرپرست، فرزندان تنها در خانواده و تمام اینها که با هم مرتبط هستند به جنگ علیه خانواده رفته ایم. و تافلر هم در کتاب «موج سوم» مطرح می کند که اگر می خواهیم بچه ها احساس گناه نکنند باید نسبت به کار زشتی که انجام می دهند خانواده را دچار ویرانی نماییم. نقش خانواده بسیار مهم است تجربه هم نشان می دهد که بچه ها وقتی وارد اجتماع بزرگ تری می شوند، مثلاً در دانشگاه ها منفعل می شوند و تأثیر می پذیرند که نشان می دهد در خانواده مستحکم و با تربیت اصولی بزرگ نشده اند. تجربه نشان می دهد به میزانی که خانواده سعی و تلاش خردمندانه و آگاهی و بینش دینی داشته باشد می تواند در تربیت نسل ولایی موفق باشد. در آموزه های دین از لحظه انتخاب همسر، انعقاد نطفه و شیر دادن و … دستور داریم. چند درصد از جامعه ما چنین قدم هایی را برمی دارد و براساس آنها تربیت می کند تا هم انتظار داشته باشیم که نسل ولایی داشته باشیم و این را در خانواده ها می توانیم به خوبی مشاهده کنیم. واقعاً اگر خانواده ها آن اهتمام جدی را نسبت به تربیت فرزندان داشته باشند قطعاً الان هم علیرغم تمام تدابیر دشمن می توانند مؤثر باشند و این که بگوییم خانواده نقشی ندارد و این جامعه است که تربیت می کند چیزی است که دشمن می خواهد و می خواهد ما را منفعل کند و بچه ها را بسپاریم به دست جامعه. در حالی که اگر پدر و مادر، مقید به رعایت آداب اسلامی باشد؛ به طوری که ازدواج و انعقاد نطفه و شیر دادن و… همه براساس آداب الهی باشد و هم چنین آشنا به تحولات جامعه و ساز و کارهای تربیتی باشد قطعاً می تواند حرف اول را در تربیت بزند. لذا باید خانواده را تقویت کنیم. به نظر می رسد در یک برنامه فرهنگی گسترده باید روی توان مندسازی خانواده، بالاخص خانواده، سرمایه گذاری شود و راهکارهای مقابله با تدابیر دشمن برای تخریب هویت دینی فرزندان را به آنان نشان دهیم. به خانم ها باید اعتماد به نفس داد. تجربه نشان می دهد که هر وقت به آنها آگاهی دادیم چنان اعتماد به نفس بالایی پیدا کرده اند که در عرصه تبلیغ و تربیت و … احساس توان مندی می کنند. ما باید آموزه های دینی را در جامعه احیا کنیم. الان واقعاً عملکردمان در زندگی و تربیت براساس میل و هوای خودمان است نه آموزه های دینی.


خانم صادقی: بحث خانواده، بحث مفصلی است که در جای خود نیاز به بحث دارد. منتها در پاسخ خانم معین الاسلام، چند سؤال مطرح می کنم؛ ما خانواده را اصل می دانیم و در قانون اساسی مان نیز از خانواده به عنوان هسته اولیه یاد کرده ایم. این صحیح، اما داریم نسبت به جامعه کنونی و واقعیت هایی که وجود دارد حرف می زنیم. سؤال داریم که اگر اصل است ـ که هست ـ در جامعه کنونی ما در بین اهداف نظام برای تحکیم بنیان خانواده و برای ساخته شدن بنیان خانواده چه برنامه ریزی هایی صورت می گیرد. می گویید در دنیا می فرمایید دارند خانواده را نابود می کنند و برای این منظور، قانون درست می کنند، هم جنس گرایی را ترویج می کنند و برای از بین بردن بنیان خانواده، بستر سازی می کنند؛ یعنی خود خانواده هم متأثر از قوانین و برنامه های اجتماعی است. البته این بحث بسیار عظیمی است که دنیای غرب برای ما ایجاد کرده؛ ولی ما بستر سازی مناسبی نکرده ایم. واقعیت های دیگر را هم باید ببینیم. فرزندان ماوقتی وارد جامعه می شوند واقعاً نهادهایی که در شکل گیری فرزند و خانواده تأثیر دارند و بسیار متعدد هستند؛ مثل مدرسه، دانشگاه ها، فرهنگستان ها و... امروزه نمی توان ثابت کرد که تأثیر گذاری خانواده بر فرزندان قوی تر از تأثیرگذاری جامعه بر فرزندان است. در واقعیت امر، خانواده، محل تولید اخلاق و فرهنگ است؛ لذا این خانواده باید در ساختارهای اجتماعی محور قرار گیرد و برای محوریت یافتن آن برنامه ریزی و بسترسازی شود.


دکتر بهروزلک: از حضور اساتید دردفتر فصلنامه بسیار سپاس گزاریم.


یکی از عرصه های مهم در بحث مهدویّت، موضوع زن و مهدویت است و یقیناً چنین گفت وگویی، فتح باب است و نه ختم بحث. و مخاطبان ما هم باید در آینده ـ انشاءا... ـ بحث را همراهی کنند تا با اصلاح جامعه همراه شود و زمینه ساز جامعه زیبای مهدوی باشد.


مجلات > مهدویت > انتظار > پاییز 1386 - شماره 22 ، صفحه 7